جعفر سپهری ـــ
میراث ایران، شماره ۱۱۱، بهار ۱۴۰۳ ـــ
همی رفت کاووس لشکر فروز / بزد گاه بر پیش کوه اسپروز
(فردوسی)
کیکاووس، فرمانروای نیرومند ایران، بر فراز البرزکوه هفت کاخ سر بر آسمان ساییده میسازد. یکی زرین، دوتا سیمین، دو تا پولادین و دوتا هم از آبگینه. یکی از این دژها در محلی که اکنون کیاسر خوانده میشود، در نزدیکی قصر زرین بادآبسورت، قرار داشت. کاخی که پنجرههای آن را با آبگینه پوشانیده بودند تا طبیعت زیبا مکمل تزیینات درون کاخ شود. سراپرده شاهشاهان را در بخش جنوبی البرز کوه و در کنار چشمهای جوشان و خروشان، که امروزه چشمه قلقل نامیده میشود، برپا میکردند تا مردم نواحی مرکزی ایران ناچار به گذر از کوهستان مهآلود نباشند. این ناحیه را دروار مینامیدند.
دربار کیکاووس با زنجیرهای از دژها محافظت میشد. گنبدان دژ که اکنون به نام گردکوه شناخته میشود و محل زندانی شدن اسفندیار رویینتن بود در کناره غربی این منطقه و قلعه گیو تنگه در شرق آن قرار دارد. به گفته کتاب «غبارگرفته» نوشته حاجیاننژاد، مردم از راه آرسک و چاهو به اسفندیار آذوقه میرساندند و قلعه گیو تنگه هم محل نخستین نبرد رستم با دیوهای اشغالگر مازندران است. رستم پس از پیروزی دیوها را در چاه دیو زندانی میکند. دژی دیگر که امروزه به نام کافر قلعه تویه خوانده میشود و نشان از وجود اندیشهای دیگر (مزدکیان، خرمدینان و سپس اسماعیلیان) در این منطقه است، در کنار اینها قلعه دروار که در زمان قاجار دارالحکومه بود و قلعه درونآبادی روستای صح، قلعه باغستان، قلعه گلآرا، قلعه چالباغ، چندین دژ که آثار کمی از آنها بر جای مانده و برجهای نگهبانی، مانند چاه دیو، امنیت منطقه را برقرار میکرده است. معبد چهلدختران که نیایشگاه آناهیتا ایزدبانوی آبها بوده و آتشکدهای که اینک در روستای صح قرار دارد، راههای زیرزمینی روستای صح، دو کاریز دروار و آسیابهای آبی، اهمیت و اعتبار این منطقه را در دوران باستان بهخوبی نشان میدهد. نکتهای جالب وجود دومحل با نامهای گورستان گبری و قبرستان گبری با دو شیوه تدفین متفاوت است. بر پایه گفتههای مردم محلی، گورستان گبری مربوط به زرتشتیان و قبرستان گبری مربوط به پیروان آیین مهر بوده است.
از دیدگاه تاریخی بسیاری از این بناها در دوران اشکانی ساخته شده و از آنجا که این منطقه پایتخت، شهر صد دروازه (دامغان) را به دریای خزر و تختگاه مازندران، آمل، پیوند میداده، امنیت آن اهمیت بالایی داشته است. به ویژه آنکه ایرانیان بهتازگی موفق به شکست دادن روسهای وارنگی و اخراج این اشغالگران از کنارههای جنوبی دریای گرگان شده بودند که در داستانها از ایشان به عنوان دیوهای اشغالگر مازندان یاد شده است. خاندان گیو در راه آزادسازی این منطقه و شکست دشمنان جانفشانی و فداکاری بسیاری کردند. زمانی که اشکسوم و تیرداد اشکانی شهر صددروازه را پایتخت خود میکنند، این منطقه ییلاق آنها بوده و کاخهای سراستا، رومه و کهو را بنا مینهند که از آنها تنها نامی در تاریخ برجای مانده است. پیش از آن نیز داریوش سوم هخامنشی پس از جنگ با اسکندر مقدونی، زمانی رادر دریان و آبشرف (مناطق ییلاقی غرب دروار) وسپس در خود دروار میگذراند و هنگامی که جاسوسان جای او را مییابند به سوی قومس و از آنجا به سوی شرق (خسرو آباد) میگریزد که در آنجا کشته میشود.
تویه دروار یکی از دهستانهای شهرستان دامغان در استان سمنان ایران است. این دهستان در بخش امیرآباد در دالانی سبز که زاییده آب گوارای چشمهای سخاوتمند و جوشان به نام چشمه قلقل است، جای دارد. کهن درختان چنار با عمری افزون بر 800 سال مانند چنار کهو، چنار درزی دروار، چنار باغرودبار دروار، چنار مسجد صح، چنار باغستان و چنار تنگه دروار در کنار باغستانها و انگورستانهای دروار از جاذبههای طبیعی این منطقهاند.
از نامهای باستانی که برای منطقه گفته شده است «زروار» است که با زریبار در مریوان از یک ریشه است. به گفته کتاب «دریای پارس در اوستا و نوشتههای پهلوی و شاهنامه» نوشته استاد فریدون جنیدی : «دریا در اوستا به گونه زَرَینگه Zarayangh آمده و این نام دریایی است که وُاوروکَش VoOorookash خوانده میشود. بخش نخست واژه وُاورو به معنی پر و بسیار و بخش دوم آن کَش به معنای مرز و کناره است (مانند هندوکَش = مرز هند و کولی کَش = مرز کولیها). این واژه وُاوروکَش به معنی بسیار پر مرز و بسیار پر کرانه است. واژه زَرَینگه در ادبیات پهلوی به شکل زره درآمده و در پارسی باستان با تبدیل ز به د واژه زَرَینگه به دََرَینگه و به دریا تبدیل شده است. واژههای دینار به معنی سکه طلا و زر به معنی طلا هم از همین ریشه گرفته شدهاند».
در ایران چند منطقه واژه زره به معنی دریا را بر خود دارند. مناطقی مانند گودِزره در سیستان، آب زره در اصفهان، زرآب یا زرهآب در گیلان، زرهدر یا زردر در کناره رودخانه دماوند، دریاچه زریوار در مریوان، کردستان، روستای آب زر در نزدیکی اردبیل. همچنین در نزدیکی کربلا هم دریاچهای به نام زرازه این واژه را در خود دارد. ایزیرتو، سرزمین چشمهساران نیز این واژه را در خود نهان دارد.
چو آمد به نزدیک آب زره / گشادند گردان میان از گره
(فردوسی)