زمانی که وسایل رسیدن بهدف میسر نباشد، امید… سرابی بیش نیست

کوروش کلهُر

بیش از چهار دهه از حکومت اوباش بسر کردگی گروهی بی نام و نشان و تجار دین، با نام و سوء استفاده از خرافاتی تزریق  شده و پانصد ساله، به پیکر و روح ایرانی سپری شد.

جامعه ای که فرتور امامش را در ماه دیده و به استقبالش با گله ای پنج میلیونی، و در بدرقه جسد و روح فاسدش با امت ده میلیونی شرکت کرده بود، و سالها پیش همراه با رای 99 درصدی… ولی به امید آب و برق مجانی و سهمشان از درآمد نفت ماهیانه، حکومتِ  این اوباش و جانشینان و نواده های محمد عرب را…. تبدیل به خلافت کرده بود… پس از 38 سال در دسامبر 2017 چشم باز کرد  و فریاد برآورد که:

…. خواجه مُرد

و امتی همیشه در صحنه، که تا زمانی که پس اندازهای-شان بغارت توسط چهل دزد بغداد نرفته بود هنوز چشم امیدشان به این حکومتِ رجاله ها بود… قد علم کردند و در صد و چند شهر و روستا…طغیان.

حال ناگهان ورق برگشته بود و سینه چاکان مشعل بدست از هر گروه، میدان را آماده فروش امید.

29 ماه از آن روزها گذشت و ملت بدبخت، گرسنه، تشنه و به عصیان آمده ایرانِ زیر تیغ  حکومت رجاله ها و فروش امید های واهیِ مشعل داران گروه های سیاسی از چپِ چپ تا راستِ راست… هزاران کشت دادند.

حال…خانمها و آقایان:

 مسئولیت این همه کشتار تنها از دسامبر 2017… بدلیل تشویق ها و عرضِ اندامها و فروش امید های واهی و توخالی ….کیست؟

چرا بدون داشتن برنامه ای قابل اجرا، همراه با دارا بودن تمام وسایل لازم برای براندازی این خلافت دوباره -ی اعراب… باعث این کشتار شده اید؟

چرا اذعان به ضعف خود نمیکنید؟

چرا با حقیقت دشمنی میکنید؟

چرا تاجر کالایی هستید که در پستوخانِه هیچکدامتان مطاعی برای عرضه  آن ندارید؟

دست از این بازیچه رنگ و رو باخته…اتحاد…

یک پارچِگی…همسویی…همفکری… و…و…و بکشید

بگفته ای عامیانه تن در دهید که:

فکر نان کنید… که خربزه آب است

بدنبال فراهم آوردن وسایل زیر و زبر کردن این خلافت دزدان بغدادی و امت ایران فروش-شان باشید نه مانند این مثال که:

دو نفر دزد خری دزدیدند

سر تقسیم بهم، جنگیدند

اندو بودند چو گرد زد و خورد

دزد سوم “بخوانید چین و روسیه”

خرشان را زد و برد