برگزیده گفتگوهای بهمن مقصودلو
با هنرمندان زن ایران (۱۳۴۹-۱۳۵۰)
Internationa Film & Video Center
بررسی: شاهرخ احکامی
دکتر بهمن مقصودلو،نویسنده، فیلمساز و منتقد سینمایی در این مجموعه، گفتگوهای خود با هنرمندان زن ایران را منتشرکرده است.
نقاشان و مجسمهسازان: ایران درودی، منصوره حسینی، طلیعه کامران،هاسمیک نرسیسیان، عمیک آبراهامیان، مینو اسدی علوی، ماری شایانس، مهناز آذرنیا، پاینده شاهنده؛ نویسندگان و شاعران :مهین تجدید، سیمین بهبهانی، مینا اسدی، پروانه مهیمن، پروین صداقت؛ سینما و تئاتر: لرتا (هایراپتیان)، شهلا (ریاحی)، ژاله (علو)، مهین اسکویی، پری صابری، فخری خوروش؛ موسیقی، آواز و باله: ژانت مارتینی لازاریان، شاکه مارکاریان، سودابه صفاییه، خاطره پروانه، مادام یلنا (آودیسیان)؛ طراح مد:غزاله صبا و گریمور: هاله حاتمی.
درباره ایران درودی نقاش معاصر مینویسد: ایران درودی سال ۱۳۱۵ در مشهد به دنیا آمد و در بوزآر پاریس هنر نقاشی را تحصیل کرد و مراحل تکمیلی خود را در دانشکدههای مختلف بروکسل و نیویورک به پایان رساند. درودی میگوید: … در این که هنرمند از جامعهاش و مسایل مربوط به آن تأثیر میگیرد، شکی نیست، ولی این که آیا در خدمت جامعهاش است یا در خدمت هنر، این را باید از اثر هنری نتیجه گرفت نه از هنرمند. چرا که یک اثر هنری برای خود توجیه و توضیحی دارد که شاید برای نتیجهگیری کلی ما از مسایل نتواند توجیهی بیابد ویا بهتر بگویم رسالتی را که معتقد به انجام آن است در این شرایط به انجام رساند….
در گفتگو با منصوره حسینی، منصوره حسینی میگوید: هنر مثل زندگی است، هر کس بیشتر آن را بکاود بیشتر میبازد… من یک نقاش آبستره هستم و توانستهام موومان هنری کشورم را نیز عوض کنم، ولی نمیدانم نوپردازم یا نه…
خانم مهناز آذرنیا، هنرمند نقاش و شاعر میگوید: زنان هنرمند صرفاً به خاطر غرور و خودخواهی بیجایی که دارند کمتر با یکدیگر رابطه و دوستی دارند، چرا که معمولاً همبستگیهای اجتماعی و انسانی است که میتواند راه پیروزیهای بزرگ را برای یک جامعه تسهیل نماید…
خانم پاینده شاهنده نقاش میگوید: نقاشی نوعی نیاز درونی است که با تفنن تفاوت بسیاردارد…
در گفتگو با مهین تجدد نویسنده نمایشنامه ویس و رامین و برنده جایزه نمایشنامهنویسی جشن هنر میگوید: من ویس و رامین را به عنوان عامل سرنوشت ساختهام با توجه به این مسأله که من از رئالیسم به سورئالیسم رفتهام و از رئالیسم سمبل گرفتهام. در داستان دایه همه کار میکند. در جایی که میخواهد پیام ویس را برای رامین ببرد، میگوید: «به یک شب راه صد روزه بریدم»… یعنی عامل سرنوشت است که میخواهد در سرنوشت انسان قرار بگیرد… به نظر من ویس یک زن پاک است که هرگز دروغ نگفته، خیانت نکرده و عشقی را انتخاب میکند که خودش میخواسته. پس او گناهکار نیست و تقدیر هم که همان «دایه باشد همراهیاش میکند.»
در گفتگو با مینا اسدی درباره شعر و شاعری: با گیسوان برفی / با دیدگان خستهی بارانی / از فصل زرد خاطره میآیم… او میگوید: شعر پلی است برای رسیدن از درد به درمان. … من باید سرم به دیوار بخورد تا بدانم حصار خفقانآور است و سپس بگویم تا وقتی که دیوار هست / من احساس خفقان میکنم / کجاست فضای نامحصور؟ من بلد نیستم ادای آدمهای خیر و انساندوست را در بیاورم و از چیزهایی دم بزنم که خودم فاقد آن هستم. باز هم میگویم که اول باید خودت را دوست بداری تا بدانی دوست داشتن یعنی چه و بعد دست دیگران را از راه مهر وعطوفت بفشاری…
در گفتگو با لرتا (هایراپتیان) درباره تئاتر میگوید: کمبود نمایشنامهنویس، نداشتن بازیگر متخصص و عوامل بسیار دیگر موجب عدم رشد تئاتر مملکت ما شده است. لرتا در سال ۱۳۱۲ (۱۹۳۳) با عبدالحسین نوشتن نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتر ازدواج کرده بود….در سال ۱۳۳۲ و پس از خروج پنهانی همسرش از زندان و کشور لرتا از طریق فرانسه برای پیوستن به او به شوروی رفت و در مسکو تحصیل تئاتر کرد و با اعلام ممنوع الورود بودن نوشین، لرتا به ایران بازگشت و همراه با همکاران قدیمی خود تئاتر کسری را تشکیل داد… پس از انقلاب، لرتا بیکار شد و در سال ۱۳۵۸ برای نگهداری از نوهاش و زندگی در کنار تنها فرزندش کاوه، از ایران مهاجرت و در وین درگذشت (مارس ۱۹۹۸).
گفتگو باشهلا هنرپیشهی تئاتر و سینما. شهلا میگوید: تئاتر در مملکت ما آسان نضج نگرفته است. روزگاری بود که زنها حق نداشتند روی سن ظاهر شوند و این بود که مردها در هیأت زنان نقش زنان را اجرا میکردند.
گفتگو با مهین اسکویی میگوید: تا کنون در بیش از سی پیس بازی کرده و بیست پیس تلویزیونی را هم کارگردانی کرده که اکثر این پیسها توسط خودشان ترجمه و بازی شده است. او میگوید من یکی از آرزوهایم این است که از پیسهای ایرانی استفاده کنم، ولی چون به من پس از یک سال و نیم وابستگی به وزارت فرهنگ وهنر هیچگونه کمکی مالی نشده، چگونه میتوانم از یک نویسنده ایرانی دعوت کنم تا برای مدتی روی یک پیس کار کنیم….
پری صابری، مترجم، کارگردان تئاتر، طراح لباس و دکور میگوید: در آفرینش هنری اگر قید و بندهایی وجود داشته باشد خواه و ناخواه رکود به وجود میآید…. «شمس پرنده»، «اسطورهی سیاوش» دونمایشی است که پری صابری در تالار یونسکو پاریس به روی صحنه برد. نشان شوالیه کشور فرانسه به پری صابری داده شده است.
در گفتگو با شاکه ماکارایان، خواننده سوپرانو لیریک میگوید: فلکور هر ملت نمیتواند غنیترین منبع برای خلق آثار هنری باشد.
در گفتگو با سودابه صفاییه، خواننده سوپرانوی اپرا میگوید: کسی که میخواهد در یک محیط زنده و نو تنفس کند باید هنر مدرن رابشناسد و بپذیرد…
خاطره پروانه خواننده سنتی ایران میگوید: من در این راه شهید شدهام. من هم مثل مادرم هیچ وقت خواننده موفق روز نبودهام. آهنگهایم شکسته نبوده و سر زبانها نیز نیفتادهام. حقیقت این است که خودم هم نمیخواستهام….
در گفتگو با مادام یلنا (آودیسیان) بنیانگذار هنرستان باله میگوید:استعداد کودکان کشور ما ازنظر ساختمان بدنی و نرمش فوقالعاده است… از میان آثار وی میتوان به «گل شیراز»، «مرگ عقاب» و «فوارههای میدان فردوسی» اشاره کرد…
گفتگو با غزاله صبا، طراح مد: زنان هیچ جای دنیا مثل زنان کشور ما گرایش به مد ندارند… خانم صبا در فروردین ماه ۱۳۴۹، ششمین کلکسیون مد لباس ایرانیان قدیم را در خانه ایران در پاریس به نمایش گذاشت. این کلکسیون، که مجموعه ۴۵ دست لباس با مدلهای مختلف و با استفاده از پارچههای صنایع دستی ایرانی تهیه شده بود، با استقبال فراوان طراحان و دوزندگان و منتقدین مد در پاریس روبهرو شد و از جمله روزنامه فیگارو در صفحه اول خود خانم صبا را مورد تحسین و تشویق قرار داد.
غزاله صبا دختر بزرگ ابوالحسن صبا و یکی از مطرحترین طراحان لباس در دهه چهل و دهه پنجاه بود. او در اردیبهشت سال ۱۳۹۹ در پاریس درگذشت.
در گفتگو با یک گریمور، هاله حاتمی میگوید: یک گریمور باید مؤمن به کار خود باشد و در زمینه کارخود مطالعات عمیقی داشته باشد….
کارهای ارزنده و ماندنی بهمن مقصودلو شایسته تمجید است.