دکتر کامشاد رئیسزاده
Optifit Publishers
کتاب راهنمای درمان درد ستون فقرات بدون دارو و جراحی، نوشته دکتر کامشاد رئیسزاده، جراح ستون فقرات و عضو انجمن اسکولیوزیس و فوق تخصص «جراحی کمتر تهاجمی ستون فقرات» میباشد. دکتر رئیسزاده در شهر ساندیگو کالیفرنیا طبابت میکند و سالهای زیادی را برای درمان دردهای مزمن ستون فقرات صرف کرده، و همچنین از مؤسسان درمانگاه Spine Zone برای درمان دردهای ستون فقرات بدون جراحی است.
دکتر رئیسزاده در پیش گفتار این کتاب مینویسد: هدف من از نوشتن این کتاب این است که بیماران، کنترل سلامت ستون فقرات خود را به عهده بگیرند.در این کتاب تلاش شده آگاهیهای لازم برای تصمیمگیری در نحوه درمان و چگونگی کیفیت زندگی و برخورد بیمار با پزشک معالجش ارائه شود. او به بیماران توصیه میکند،بدون آگاهی کامل از توانایی ترمیم بدنشان به جراحی روی نیاورند. امیدوارم این کتاب بتواند روشنگریهای لازم را برای آیندهای خوب و بدون درد برای بیماران فراهم کند. در مقدمه کتاب «ستون فقرات خود را تحت کنترل بگیرید» گفته میشود: .. آیا میدانید که ۸۰درصد مردم در مرحلهای از زندگیشان از درد کمر رنج میبرند؟ ۱۰ تا ۲۰درصد این اشخاص مبتلا به کمردردهای مزمن میشوند که ناچار به ترک حرفه و شغلشان شده و از دولت ماهانه پول ناتوانی دریافت میکنند. بدتر از همه آن که با اینکه این دردها ربطی به صدمات ناشی از کار ندارد، فقط ۵۰درصد بیماران پس از شش ماه و ۲۵درصد آنها پس از یک سال و یک درصد هم پس از دو سال به سر کار خود برمیگردند.
این بیماران با کمردرد و گردن دردهای مزمن هستند که باعث ازدیاد مخارج مربوط به سلامت میشوند که تعداد این گروه از بیماران ۶۰درصد بیشتر از بیماران دیگر است. طبق آمار اخیر مؤسسه استخوان و مفاصل، مخارج ناشی از بیمارهای ستون فقرات بین سالهای ۲۰۰۹-۲۰۱۱، ۲۵۳ میلیارد دلار بود. یعنی ۹۱درصد بیش از سالهای ۱۹۹۸-۱۹۹۶ که ۴/۱۳۲میلیارد دلار بود. مخارجی که محاسبه شده، پولهایی است که مستقیماً به پزشکان و بیمارستانها برای معاینه، بستری شدن، فیزیوتراپی، تزریقات و عمل جراحی پرداخت شده است که بنا بر این رقم، متوسط هزینه هر بیمار کمردرد در سال ۸۱۰۰ دلار میشود.
علاوه بر این، هر سال در آمریکا قریب به ۲۹۰ میلیون روز کاری به خاطر دردکمر از دست میرود که هزینه این زمان از دست رفته در سال۲۰۱۰ بین ۶۳۵-۵۶۰ میلیارد دلار بوده است. این ارقام به مراتب بیشتر از مخارج بیماریهای قلب (۳۰۹ میلیارد دلار)، سرطان (۲۴۳ میلیارد دلار) و مرض قند (۱۸۸ میلیارد دلار) میباشد. علاوه بر این خسارات مالی، تعداد زیادی از این بیماران به داروهای ضددرد معتاد میگردند. گفته میشود امروز در سطح جهان حدود ۳۶-۴/۲۶میلیون نفر به این داروها معتاد هستند. طبق گزارش «انبیسی» از آمار مرکز پیشگیری و کنترل بیماریها، در سال ۲۰۱۴ حدود ۴۷۰۰ نفر از مصرف زیاد داروهای ضد درد مردهاند.
…نتیجه اینکه درد ناشی از مشکلات ستون فقرات هم برای بیمار بسیار آزاردهنده است و هم بسیار پرهزینه. پس باید به دنبال راه حل مؤثری بود که ضمن درمان منشاء درد، هزینههای درمان را نیز کاهش دهد. متأسفانه راه حل سادهای وجود ندارد و هیچگاه مشکلات ناشی از بیماری دو فرد شبیه هم نیست و ویژگیها و عوامل بسیاری آنها را از هم متمایز میکند….. بسیاری از بیماران که از روشهای مختلف درمانی نتیجهای نگرفتهاند، به جراحان ستون فقرات مراجعه میکنند ولی متأسفانه نتیجه عمل جراحی همیشه رضایتبخش نیست….
در این فصل کتاب، دکتر رئیسزاده داستان یکی از بیمارانی را که خود وی عمل کرده و سالهاست که با او ارتباط دارد تعریف میکند و نتیجه میگیرد که شاید شما مشکلات این بیمار را، که به داروهای ضد درد معتاد شده و مسایل روانی پیچیدهای دارد،نداشته باشید، ولی مطمئن هستم که با خواندن داستان وی، وجوه اشتراکی را در وضع خود با او خواهید یافت.
من به شما توصیه میکنم این کتاب را به آرامی و با دقت بخوانید. اگر جوان هستید یا سالمند، در راه درازی که برای رهایی از دردهای ناشی از حوادث و یا نارساییهای مادرزادی دارید، با خوشبینی به زندگی نگاه کنید. این حق شماست که درد را پشت سر بگذارید و تا پایان عمر، روزگار را با سلامت و شادی بگذرانید . پس باید زندگی آرام و تازهای را پیش بگیرید….
دکتر رئیسزاده در بخش نخست کتاب میگوید: …. برطرف شدن درد و خوب شدن حال شما به یک جراحی و یا خوردن قرصهای ضددرد بستگی ندارد، این خود شما هستید که باید برای از بین بردن کمردردتان با اراده و پیگیری عمل کنید….من امروز بعد از سالها طبابت به این نتیجه رسیدهام که همیشه جراحی جواب نهایی و درست برای درمان درد نیست… من هنوز به عنوان یک جراح تمام وقت بیماریهای ستون فقرات کار میکنم، ولی هم زمان با یک تیم درمانی شامل تخصصهای گوناگون برای درمان بیماران با روشهای غیردارویی از طریق تشویق آنها به تغییر و تحول در شیوه زندگیشان تلاش میکنم…
… نشستن، سیگار کشیدنِ جدید است!
… شاید یکی از پدیدههایی که اثر ی بسیار منفی بر روی بهداشت ستون فقرات دارد، نشستن باشد. ما تصور میکنیم کسانی که فعالیت جسمانی زیادی دارند، در ریسک ابتلا به مشکلات ستون فقرات هستند. ولی ابن درست نیست. برعکس کسانی که ساعات طولانی پشت میز نشسته کار میکنند، بیشتر در معرض مشکلات و دردهای ستون فقرات هستند تا کارگرانی که روزانه کارهای سخت مانند بلند کردن اشیاء سنگین را انجام میدهند…. به گفته دکتر جیمز لوین، «نشستن» خطرش بیش از سیگار کشیدن است و از «اِچ آی وی» بیشتر آدم میکشد و از پریدن از چتر (پاراشوت) خطرناکتر است و باید گفت که «نشستن» سیگار کشیدن جدید است!
… توصیه میکنم که هر نیم ساعت از جایتان بلند شوید و هر یک ساعت کمی راه بروید….. برای از بین بردن و کم کردن التهاب (آرتریت) دستورات غذایی زیر توصیه میشود: ۱. از غذاهای قبلاً آماده شده (کنسروی و فرآوری شده) پرهیز کنید؛ ۲. سبزیجات با فایبر بالا؛ ۳.ماهی؛ ۴. هر روز سه قاشق غذاخوری روغن زیتون؛ ۵.میوه و سبزیجات زیاد؛ ۶.حبوبات؛۷. گردو، پسته یا بادام و شاهبلوط، ۸.پیاز؛ ۹.یک گیلاس شراب قرمز استفاده کنید و مقدار مصرف گوجه فرنگی، بادمجان، سیبزمینی و فلفل را کم کنید…
دکتر رئیسزاده معتقد است در آینده پزشکان برحسب «دیانای» انسان، برنامه درمانی هر کس را تنظیم میکنند…. در سنین پنجاه تا هفتاد سالگی بیست تا چهل درصد عضلات و سیدرصد نیروی مان را از دست میدهیم….
در سال ۲۰۰۸، ۱۴۸۰۰ نفر از زیادهروی در مصرف داروهای مسکن مردند. از ۱۳۰ نفر معتاد به داروهای مسکن، ده نفر به خاطر زیادهروی در مصرف مسکنها به بیمارستان و سی و دو نفر به اورژانس رفته بودند….
از سال ۱۹۹۹ به بعد میزان مرگ این معتادان بالا رفته و فروش داروهای مسکن (نارکوتیک) سه برابر شده است. … از ماه آگوست ۲۰۱۵ در درمانگاه spine Zone، از صد و بیست و یک بیمار که دوره درمانیشان تمام شده بود،مصرف داروی ۷۴ درصد آنها کاهش یافته بود. این شامل ۷۵ درصد کاهش داروهای ضدالتهاب، ۶۷درصد کاهش داروهای نارکوتیک و ۸۱درصد کاهش داروهای مربوط به انقباضهای عضلانی بوده است….
دکتر رئیسزاده در این کتاب با دلایلی مستدل ثابت میکند، اینکه گفته میشود که برای خوب شدن کمر درد شدید باید استراحت کرد و خوابید، درست نیست.
دختران ایران، سالار زنان جهان
منصوره پیرنیا
ویراستار: داریوش پیرنیا
Mehr Iran Publishing, 301-279-6778
کتاب جالب و خواندنی «دختران ایران، سالار زنان جهان» به قلم خانم منصوره پیرنیا و ویراستاری همسر پرکار و فرزانهشان، آقای داریوش پیرنیا، منتشر شد. این کتاب شامل پیشگفتار و بیست و سه فصل است که تحت عنوانِ سرآغاز زندگی، تاریخ آرمانی و سیمای زن ایرانی، زنان تاجدار، ملکهها، نایبالسلطنهها، شاهزادگان، …. و فصل آخر «زنان در ایلات وعشایر و روستاهای ایران» نوشته شده است. نویسنده در پیشگفتار میگوید : … مادرسالاری از ایران زمین آغاز شده است و گفت و گو از تساوی حقوق زن و مرد نخستین بار از آن خاک برخاست…. زن در تاریخ آرمانی ایران، سیمای درخشان و پرشکوه دارد. درنقش ملکه انتخاب شده، پادشاه است و چون سیندخت به عنوان نخستین زن سفیر برگزیده میشود و به جای جنگ و خونریزی، روال آشتی دارد و با سام از در صلح درمیآید، با زمانه و زندگی میسازد و مدارا میکند….. زن و مادرسالار است و به نام ماندان، اولین مدرسه جمعی را در جهان به وجود میآورد و به فرزندش میآموزد که اساس ظلم و بیداد را براندازد.
… زنان صوفی عشق به ایران را به درون بردند و با شعر و نثر بیان کردند. رابعه قزداری به اولین شاعر زن در تجدید حیات فرهنگی وسیاسی ایران پس از حمله اعراب شهرت دارد. این ملکزاده اهل بلخ عاشق یکی از غلامان برادر خود شد و سر و جان در راه عشق باخت….
نخستین سد ایران در خراسان به همت گلستان خاتون بنا شد…. ملکه مهد علیای اول در زمان حلمه عثمانیها به ایران فرماندهی سپاه ایران را به عهده گرفت. در تخت روان زرهپوش نشست و ولیعهد را پهلوی خود نشاند و در زمستان سرد به سوی قفقاز حرکت کرد و با شلیک اولین تیر از تفنگ، حمله به سوی دشمن را صادر کرد…. در فصل اول:سرآغاز زندگی، مشی و مشیانه، میخوانیم: … دیگر آن که مشی و مشیانه فریب مار را بر طبق قصص سامی نمیخورند و از بهشت بیرون نمیروند. در متون باستانی ایرانی، زن، مرد را در بهشت گول نمیزند. بنا بر سنتهای اسطورهای ایران باستان نخستین زایندگان انسان، مشی و مشیانه بودهاند که بر اثر همآهنگی درونی، این یاختههای تکامل یافته وجود فره مینوی یاختههای گیاهی، به یاختهحیوانی تکامل پیدا کردهاند… پئورچیستا، دختر زرتشت همسر جاماسب وزیر مشهور گشتاسب است که نامش به معنی پردانش و پر اندیشیدن و آگاهی یافتن است او کوچکترین دختر زردشت بود.
زمانی که زردشت میخواست دخترش را به همسری به جاماسب بدهد، ابتدا نظر او را پرسید. در کتاب اوستا در فصلی که از انتخاب زن و شوهر نزد ایرانیان سخن گفته، مینویسد که دختر ایرانی نه به تحمیل و دستور پدر، بلکه به خواست خود و با اندیشه در این باره شوهر انتخاب میکرده است. چنانکه زردشت به دخترش «پئورچیستا» میگوید: من از برای تو جاماسب را به شوهری برگزیدم، اما تو پس از مشورت با خرد خود تکلیف پارسایی خویش را به جای آر.»
… آناهیتا در زبان اوستایی نام یک پیکر کیهانی هندوایرانی است و محبوبترین ایزدان آریایی، آیین زرتشت بوده است. در باور ایرانیان باستان الههی آب، فرشته نگهبان چشمهها، باران، نهاد باروری و عشق و دوستی بوده است و زن و زایش آبادانی و قدرت در کنار هم معنا یافتهاند. معبد آناهیتا در کازرون، واقع شده. این بنا به صورت مکعبی است که از سنگهای حجاری شده با ابعاد مختلف و بدون ملات به صورت دو جداره ساخته شده است.این بنا فاقد سقف بوده و معبد را در عمق شش متری از زمینهای اطراف ساختهاند تا آب رودخانه شاپور به درون آن سرازیر شود…. تاج السلطنه، دختر ناصرالدین شاه قاجار در کتاب خاطرات تاجالسلطنه که خود آن را تألیف کرده است درباره زندگی زنان داخل اندرون و حرم شاهی در نهایت صداقت مینویسد: «زنان ایران از نوع انسان مجزا شده و جزء بهایم و وحوش هستند… در خانههایی که دیوارهایش از سه تا پنج زرع ارتفاع دارد، مخلوقاتی سر و دست شکسته، بعضی با رنگهای زرد و پریده، برخی گرسنه، برخی برهنه، … در زنجیر اسارت… آیا اینها هم زن هستند… در مقابل این زندگی مرگ روز سفید ماست.»
… رعنا دختر ایرانی، اولین ملکه زیبایی جهان شد. در سال ۱۸۹۶ میلادی توسط مجله ایلوستراسیون فرانسه که برای نخستین بار مسابقه زیباترین ملکه دنیا را برگزار کرد، رعنا به عنوان نخستین ملکه زیبایی جهان انتخاب شد. رعنا خواننده اپرا و مشهورترین مدل و مانکن دوران خویش بود و برای چند شب رقص در مسکوی تزاری، ۵۰هزار فرانک طلا دستمزد دریافت میکرد. رعنا به هر کجا که پا می گذاشت، دسته گلها نثار قدومش می کردند و هیاهویی برپا میشد. رعنا در کوچه تهران در پاریس اقامت داشت و وقتی از دنیا رفت کل داراییاش بیش از چند فرانک نبود و هیچ کس از او اطلاعی نداشت.
… شاهزاده خانم اشرف الملوک، ملقب به خانم فخرالدوله، اشرف امینی، نهمین دختر شازده خانم و اشرف سرورالسلطنه مظفرالدین شاه قاجار و مادر علی امینی از وزرا و نخستوزیران دوره پهلوی بود. خانم فخرالدوله به بهره گیری از ارثیه پدری و مدیریت خود، در روزگار پهلوی به یکی از ثروتمندترین زنان ایران تبدیل شد .وی نخستین کسی بود که در ایران فرهنگ تاکسیسواری و استفاده از تاکسی را در میان مردم رواج داد….
… ثمینه پیرنظر (باغچهبان) چهارم فروردین ماه ۱۳۰۶ خورشیدی، در کودکستان (باغچه اطفال) تبریز که پدرش جبار باغچهبان در سال ۱۳۰۳ بنیان گذاشته بود به دنیا آمد و کودکی خود را در کودکستانهای پدرش در شیراز و تهران و در دبستان ناشنوایان باغچهبان گذراند و همراه با پدرش و پس از درگذشت او به آموزش کودکان ناشنوا و تربیت معلمان پرداخت و تحصیلات اولیه را در تهران دنبال کرد و با آموزشهایی که دریافت کرده بود، توانست در آموزشگاه مخصوص کر و لالها مشغول تدریس شود و در دانشسرای عالی در حین کار در رشته زبان انگلیسی تحصیل کند. پس از تجربهاندوزی در کار تدریس به فرزندان ناشنوا و اخذ مدرک لیسانس به ایالات متحده آمریکا سفر کرد ودر مؤسسه آموزشی و مطالعاتی «گلارک» تحصیل کرد و از دانشکده «اسمیت» موفق به دریافت تخصص و فوق لیسانس در تعلیم و تربیت ویژه گرفت. ثمینه سپس به ایران مراجعت کرد و در آموزشگاه کر و لالها مشغول تدریس شد و چندی بعد مدیریت آن را بر عهده گرفت. ثمینه باغچهبان در سال ۱۳۴۷ خورشیدی، هفت جلد کتاب مخصوص آموزش به شاگردان کر و لال را تهیه و توسط دولت در تیراژ وسیعی چاپ کرد ودر اختیار کلیه مدارس مخصوص کر و لالها گذاشته شد….
و در پایان از لیلا اسفندیاری کجوریراد، زاده ۲۷ بهمن ۱۳۴۹ تهران، که یادنامهای از وی در «میراث ایران» هم به چاپ رسیده است، بایستی یاد نمود….
لیلا اسفندیاری کجوری راد، کوهنورد زن ایرانی بود که در کوه گاشربروم سقوط کرد و کشته شد… لیلا در یکی از شاخصترین صعودهای خود موفق شد به قله دشوار نانگا پاربات صعود کند صعودی که از سوی فدراسیون کوهنوردی ایران هرگز پذیرفته نشد. اما پس از مرگش بارها از این صعود یاد شد. وی همچنین در تلاش برای ثبت رکوردی جدید، قصد سعود به قله «کی» دشوارترین قله جهان را داشت که به دلیل شرایط نامساعد جوی موفق به این کار نشد. لیلا اسفندیاری کوهنورد در ۳۱ تیرماه ۱۳۹۰ خورشیدی در گاشربروم سقوط کرد و کشته شد.جسد او در قطعه نامآوران گورستان بهشتزهرا تهران به خاک سپرده شد و تندیسی به یاد او ساخته شد.
«میراث ایران»: به نظر میرسد اطلاعات خانم پیرنیا درباره محل دفن و … لیلا اسفندیاری درست نباشد. در آخرین پیام فدراسیون کوهنوردی ایران در رابطه با مرگ لیلا، گفته میشود: «بنا به وصیت لیلا اسفندیاری خانواده او تصمیم گرفتند که پیکر او در محل سقوط وی در دل کوه «کیدو» حفظ شود.» درباره تندیس وی هم، حرفها گفته شد و قرارها گذاشته شد، ولی هرگز از پایان کار و نصب آن خبری منتشر نشد. باید اضافه کرد، پیشنهاد شده بود که میدانی هم به نام او شود که تا امروز نشده است!!
حافظ و دیوان او،از نگاه غرب
در دو جلد
ناصر کنعانی
Hafez and his Divan, As Viewed by the West (2 Volumes)
Naser Kanani, Publisher: Konigshausen & Neumann
جلد اول
حافظ و دیوان او از نگاه غرب، در دو جلد به زبان انگلیسی به کوشش ادیب فرزانه آقای ناصر کنعانی با چاپی نفیس و محتوایی کمنظیر اتنتشار یافته است، که به نظر من هر ایرانی باید این مجموعه نفیس را در کنارخود داشته باشد. آقای کنعانی در مقدمهای که برای هردو جلد نوشته است، میگوید: «حافظ به تصدیق همگان در قله کوه با عظمت ادبیات ایران قرار گرفته است. اطلاعات ناقصی درباره زندگی اسرارآمیز حافظ و اشعار او وجود دارد. سبک خاص اشعار حافظ غزل است که مهمترین شکل اشعار غنایی است و بسیاری از شعرای نسلهای بعد از حافظ، از او الهام گرفتهاند، ولی هیچکدام نتوانستهاند همتای او شوند. بدون استثناء هر کسی که غزلیات حافظ را میخواند، مفتون زیبایی و شیرینی آن میگردد. سر ویلیام جونز (۱۷۶۸) معتقد است که حافظ بدون شک تنها شاعری است که میبایست با خدایان همسفره شود.
در طی چندین قرن اخیر، ترجمههای زیاد و اقتباسهای متعددی از دیوان حافظ در سرتاسر جهان صورت گرفته است. حافظ الهامبخش بزرگان زیادی نظیر گوته، امرسون و زیمانوسکی بوده است. در کتاب حافظ و دیوان او، سعی شده تا خواننده را با زندگی و اشعار و غزلیات حافظ، شاعر بزرگ ایرانی و اینکه چگونه او چنین شهرت جهانی به دست آورد، آشنا کند. در این کتاب باد قت و ظرافت خاصی درک و برداشت بزرگان غرب از حافظ و اشعارش بررسی میشوند. آقای ناصر کنعانی در مقدمه کتاب مینویسد، سه سال طول کشید که آن را تمام کنم و سه سال دیگر تا آن را تکمیل کنم….
آدام اولریوس (۱۶۷۱-۱۵۹۹)، سیاح و دانشمند آلمانی میگوید: هیچ ملتی در جهان مثل ایرانیها به شعر وابستگی ندارند. ایرانیها بهترین شعرا و بهترین اشعار را دارند. کسانی چون سعدی، حافظ و فردوسی…. خواجه شمسالدین محمد شیرازی، متخلص به «حافظ» در حدود ۱۳۲۰ میلادی در شیراز به دنیا آمد.
نویسنده ایرلندی لوییزا استوارت (۱۸۷۰-۱۷۹۹) تولد حافظ را اینگونه توصیف میکند: شیراز میتواند صرفنظر از همه زیباییهایش، به خاطر تولد حافظ در این شهر در آغاز قرن چهاردهم بر خود ببالد.
درباره تاریخ تولد حافظ بین محققین ایرانی و همین طور پژوهشگران خارجیها اختلاف نظر زیادی هست. بسیاری از ایرانیها تولد حافظ را بین ۱۳۱۹-۱۳۱۵ میدانند. درباره تخلص خواجه شمسالدین محمد شیرازی، «حافظ»، سرجان ریچاردسون (۱۷۹۵-۱۷۴۰) جان نات، و سروالتر لیف (۱۹۲۸-۱۸۲۵) هر یک به زبان خود توضیح دادهاند که بسیاری از شعرای عرب، فارسی زبان و ترک دیوانهایی با تخلص حافظ نوشتهاند، ولی هیچکدام نتوانستهاند به پایه محمد شمسالدین محمد برسند…. درباره سالهای اولیه زندگی حافظ، شاعر و نویسنده امریکایی رالف والدو امرسون (۱۸۸۲-۱۸۰۳) مینویسد که نابغه بزرگ ما زندگینامه بسیار کوتاهی دارد . … [چرا که] اطلاعات زیادی درباره نوجوان حافظ نیست….
خاورشناس آلمانی آن ماری شیمل (۲۰۰۳-۱۹۲۲) مینویسد: «…درباره زندگی حافظ،علیرغم شهرت زیاد در غرب و شرق،و همه شوق و هیجانی که درباره اشعار و افکار او هست، اطلاع زیادی وجود ندارد.»
آرتور ج. آربری در کتاب ترجمه خود از دیوان حافظ مینویسد: «ایرانیها با وجود علاقه زیادی که به شعر حافظ دارند ولی توجهی به زندگی او ندارند، به این جهت اطلاعات دقیقی در دست نیست که بتوان زندگینامه شایستهای برای حافظ نوشت.» درباره زندگی خصوصی حافظ تقریباً هیچگونه اطلاعی در دست نیست. لئونارد لووییسان، سر گور اووزلی (۱۸۴۴-۱۷۷۰)، جان هیندلی (۱۸۲۷-۱۷۶۵) دانشمند انگلیسی، که حافظ را در سال ۱۸۰۰ به انگلیسی ترجمه کرد، هر کدام به نوعی نوشتهاند که به نظر میرسد شاعر ازدواج کرده و همسر او زنی برجسته بوده که پیش از حافظ فوت کرده است و حافظ در غزلی به مرگ او اشاره میکند:
آن یار کز او خانه ما جای پری بود
سر تا قدمش چون پری از عیب بری بود
منظور، خردمندِ من آن ماه که او را
با حسن ادب شیوه صاحب نظری بود
دل گفت فروکش کنم این شهر به بویش
بیچاره ندانست که یارش سفری بود
از چنگ منش اختر بدمهر به دربرد
آری چه کنم دولت دور قمری بود
در مرگ همسرش، گرترود بل حافظ را با شکسپسر مقایسه میکند و مینویسد: به همان سادگی و زیبایی که حافظ درباره همسرش میسراید، شکسپیر هم میگوید: قلب من گفت که من در شهری خواهم خوابید که او در آن حضور دارد و قبلاً در آن پای گذاشته است و حافظ میگوید:
بگشای تربتم را بعد از وفات و بنگر
کز آتش درونم دود از کفن برآید
به نظر میرسد که ثمره این ازدواج فرزند پسری بوده که او هم زود میمرد و حافظ در مرگ او بسیار دل شکسته میسراید.
دلا دیدی که آن فرزانه فرزند
چه دید اندر خم این طاق رنگین
به جای لوح سیمین در کنارش
فلک بر سر نهادش لوح سنگین
جلد اول کتاب حافظ و دیوان او، علاوه بر پیشگفتار، شامل تعریف و تمجیدهای بزرگان از حافظ، ۱. شیراز، ۲. حافظ، شاعر شیرازی، ۳. حافظ شاعر دربار، ۴. اشعار حافظ، ۵. حافظ و مخالفانش، ۶. حافظ و رابطهاش با (fiend) بدان (تیمور لنگ)، ۷. حافظ و عشق او به شیراز، ۸. مرگ حافظ، ۹. آرامگاه حافظ، ۱۰. دیوان حافظ، ۱۱. دیوان حافظ و فالگیری، ۱۲. میراث فرهنگی حافظ، و ۱۳. حافظ در غرب میشود.
جلد دوم
جلد دوم کتاب از بخش ۱۴ تا ۸۸ است که هر قسمت به نظرات نویسندگان و شعرایی اختصاص دارد که درباره حافظ نوشتهاند.
در سال ۱۶۵۰ میلادی، نام حافظ برای اولین بار در ایتالیا چاپ شد و در سال ۱۶۹۷ اشعار حافظ برای اولین بار به لاتین ترجمه شد. در سال ۱۷۷۱ چندین غزل حافظ برای نخستین بار به انگلیسی ترجمه شد. درسال ۱۸۱۲ دیوان حافظ به طور کامل به آلمانی ترجمه شد. و در سال ۱۸۹۱ دیوان حافظ برای اولین بار به طور کامل به انگلیسی ترجمه شد.
پیترو دلاواله (۱۶۵۲-۱۵۸۶)، شاعر، نویسنده و موسیقیدان ایتالیایی، برای اولین بار حافظ را به اروپا آورد. پیتر دلاواله علاوه بر زبانهای یونانی، لاتین و چند زبان اروپایی؛ عربی، ترکی و فارسی را هم میدانست. دلاواله در سال ۱۶۱۴ (هشتم ژوئن) با قایق از ونیز به سوی شرق سفر کرد و در سال ۱۶۱۶ به اورشلیم رسید. در این سفر بر حسب تصادف، تصویری از یک دختر زیبای آسوری به نام معانی دید و برای یافتن او عاشقانه به بغداد رفت، او را یافت و بعد از یک ماه با او ازدواج کرد. معانی با دلاواله همسفر شد و چهار سال بعد در ایران فوت کرد. دلاواله دوازده سال بعد در ۲۶ مارس ۱۶۲۶ به رم برگشت. دلاواله در طول این سفر، خاطرات خود را در ۵۴ نامه برای دوستش، ماریوشیپانو (پروفسور طب و شرق شناس)، که مشوق او برای این سفر بود، فرستاد. سفرنامه دلاواله در ۱۸۰۰ صفحه در سال ۱۶۵۰ در ایتالیا به چاپ رسید…. دلاواله سه سال بعد از ترک ونیز در چهار ژانویه ۱۶۱۷ به ایران آمد و در تابستان ۱۶۱۸ در شمال ایران به دیدار شاه عباس اول رفت.
دلاواله در سال ۱۶۲۱ اصفهان را به قصد شیراز ترک کرد و در ۲۷ ژوئیه آن سال نامهای از باغهای شیراز نوشت که در آن قبر حافظ را این گونه توصیف میکند: برای دیدن قبر حافظ از جادهای بسیار زیبا گذشتم. اولین چیزی که در آن جا جلب توجه میکند باغ زیبایی است که محل که قبر حافظ در آن قرار دارد با یک طاق مرمری که اشعار حافظ در روی آن نوشته شده است. دلاواله در این نامه درباره اشعار حافظ و دست به دست شدن دیوان او در دست دوستدارانش مینویسد: در جوار قبر حافظ شعری گفتم، ولی آن را در آنجا نگذاشتم چون فکر کردم که مسلمانها فکر میکنند که یک مسیحی کافر از آرامگاه تعریف کرده است. ترجمه انگلیسی شعرمن که به ایتالیایی گفتهام این است:
Hafis, the great poet in this tomb
His perishable bones, his name on the thousand sheets
Written with wonderful art, / Left behind for us, still rever berating…
…. دلاواله در ایتالیا، چند غزل حافظ را به ایتالیایی ترجمه کرد و آنها را در محفل دوستانش خواند و بدین ترتیب او پایه ترجمه دیوان حافظ در ایتالیا را گذاشت و حافظ اولین شاعر و غزلسرای ایرانی بود که اشعارش به ایتالیایی ترجمه شد…. در سال ۱۶۹۷ فرانتس منینسکی، غزل اول دیوان حافظ را به لاتین ترجمه کرد و در همان سال در وین منتشر کرد. بنابراین حافظ در میان اولین شعرای ایرانی بود که اشعارش در غرب پیش از انگلیسی به زبان لاتین ترجمه شد. … انگلبرت کمپفر (۱۷۱۶-۱۶۵۱) پزشک و طبیعیدان آلمانی که علاقه زیادی به فرهنگ بیگانه داشت، به قصد مطالعات علمی به ایران سفر کرد. او در سال ۱۶۸۱ به اصفهان آمد و یک سال بعد در حدود دسامبر سال ۱۶۸۵ به شیراز رفت.
کمپفر پس از دوازده سال (۱۶۹۵) به شهر خود لمگوو برگشت. او در سال ۱۷۱۲ کتابی درباره سفرش به ایران نوشت که توصیف مقبره حافظ در بخش دوم آن آمده است. انگلبرت کمپفر متن سنگ قبر حافظ را به لاتین ترجمه کرد و روش تاریخ گذاری ایرانیان با حروف به جای اعداد در اشعار را کشف کرد و بدین ترتیب موفق شد سال مرگ حافظ را معین کند.کمپفر در کتاب خود علت محبوبیت دیوان حافظ در میان ایرانیان را به خاطر استفاده از آن برای گرفتن فال دانسته و از زیبایی درختان سرو شیراز و سروهای قبر حافظ نوشته است.
… عشق و علاقه گوته به حافظ بسیار عمیق بود. گوته موقعیت و مقام معنوی و شاعری حافظ را به خوبی درک کرده بود. این شناخت و احترام عمیق گوته به شاعر شیراز بود که باعث آشنایی مردم آلمانی زبان اروپا با حافظ و اشعارش شد. این گوته بود که معنویت شعری شرق را از راه کتاب «دیوان غرب و شرق» وارد ادبیات آلمان کرد و هم زمان دیوان حافظ را در قرن نوزدهم در آلمان چندین بار ترجمه و منتشر نمود. و این سبب معرفی حافظ از نظر معنوی و فلسفی در غرب شد.
… «آرتور اف. ج. رمی» میگوید، با دیوان گوته، جنبش شعری شرقی در آلمان آغاز شد و «روکرت» و «پلاتن» آن را کامل کردند.این حافظخوانان با نهایت اخلاص خود را مدیون دانش و بینش «وایمار» میدانستند…. بنای یادبود دو شاعر بزرگ، گوته و حافظ در شهر وایمار، بهترین مکانی است که هر سال طی مراسمی حافظ با نگاه گوته مورد ستایش قرار میگیرد. زمان این بزرگداشت روز ۲۸ آگوست، روز تولد گوته در شهر وایمار است. شهر وایمار، شهری است که گوته سالهای زیادی از عمرش را در آن گذراند. در سال ۲۰۰۹ دو شهر شیراز و وایمار به عنوان شهرهای دوقلو نامگذاری شدند، چرا که گوته خود را قل دوم حافظ میدانست. روز ۱۲ اکتبر ۲۰۰۹، برای اولین بار در غرب روز حافظ در این شهر برگزار شد. بنای یادبودی که از گوته و حافظ در مرکز شهر وایمار بنا شده در همین روز افتتاح شد… این بنای یادبود دو صندلی بزرگ از سنگ گرانیت است که روبروی هم قرار گرفته و جای گوته و حافظ است. بیننده تصور میکند که این دو شاعر بزرگ روی این دو صندلی گرانیت باهم در گفتگو هستند… صندلیها در موضع شرق و غرب بنا شده و در دو طرف پایه صندلیها اشعار گوته و بین دو صندلی غزل حافظ به فارسی نوشته است….
ناصر کنعانی در بخش ۸۸، درباره نقاشان غربی الهام گرفته از حافظ مینویسد: چندین نقاش اروپایی مستقیم و غیرمستقیم از اشعار حافظ الهام گرفتهاند. مثلاً آنسلم فیورباخ (۱۸۸۰-۱۸۲۹)، نقاش کلاسیک معروف قرن نوزدهم آلمان تابلوی معروف «حافظ در جلوی میخانه» را با الهام از کتاب «دیوان شرق و غرب» گوته در سال ۱۸۵۲ کشیده است… فیورباخ در ۱۸۶۶ نیز نقاشی دیگری
به نام حافظ قصه گو در چشمه را کشیده که در آن شاعر شیراز در جوانی با دو دختر جوان صحبت میکند. … سر فرانسیس برناردو بیکسی (۱۹۲۸-۱۸۵۳) نقاش انگلیسی در سال ۱۸۹۲ نقاشی لیلا را با الهام از اشعار عاشقانه حافظ کشید.
کوشش ارزنده آقای ناصر کنعانی در تهیه این دو جلد کتاب بسیار قابل ستایش است.