سخنی با خوانندگان – شاهرخ احکامی – میراث ایران»، بهار ۱۳۹۶، شماره ۸۵
باز شکفتن آرام آرام درختان و گلها خبر از بیدار شدن طبیعت از خواب زمستانی دارد. درختان به لباسی نو آراسته میشوند و پرندگان در مرغزار غرق گل و سبزه، آواز خوش سر دادهاند؛ و این یعنی آغاز سال نو و جشن نوروز ایرانیها. سنتی دیرپا برای سرور و شادمانی، یادگار ایران باستان که امروز بیش از سیصد میلیون مردم در جهان به استقبال آن میروند. برای دستاندرکاران «میراث ایران»، بیست و دو سال است که این جشن و سرور، هم زمان با شادی پشت سر گذاشتن سالی دیگر و آغاز سالی نو برای ادامه این تلاش میهندوستانه و فرهنگی میباشد. آغاز سال نو و نوروز باستانی را به همه ایرانیان میهن دوست برون ودرون مرز، خوانندگان وفادار «میراث ایران»، و همه عزیزانی که پایبند این سنت زیبا هستند شادباش میگویم و از همکاران وفادار و خوانندگان و علاقمندان «میراث ایران» که مرا در این ۲۲ سال قدم به قدم در این کار بزرگ،با تعهدی صمیمانه، تنها نگذاشتهاند، سپاسگزارم.
هفتههای گذشته به خاطر تغییر و تحولاتی که در آمریکا و بسیاری از نقاط دنیا رخ داد، نگرانیهای تازهای برای بسیاری از ایرانیان به وجود آورد. این تحولات بار دیگر به نگرانی و وحشت از آتش افروزی در ایران و آغاز جنکی دیگر در منطقه که میتواند ویرانیهای غیرقابل جبرانی همراه داشته باشد را در دلها دامن زد. اما آن طوری که از قرائن پیداست، آبها از آسیاب افتاده و در حال حاضر، بیشتر شاهد جنگ زرگری بین حاکمان ایران، ترکیه، عربستان و اسرائیل، مردم منطقه را به خود مشغول کرده است.
در روزهای اول آغاز دولت جدید در آمریکا و فرمان دونالد ترامپ، رئیسجمهور برای جلوگیری از ورود مهاجران ومردم هفت کشور به آمریکا، که متأسفانه ایران نیز شامل آن بود، خشم و نگرانیهای فراوانی برانگیخت.اما این فرمان ناگهانی از طرف مردم بیپاسخ نماند و جنبش خودجوش مردم آمریکا در مخالفت با این فرمان سراسر شهرهای بزرگ و فرودگاههای بینالمللی آمریکا را فرا گرفت. حضور گسترده مردم از هر دین و آیینی، مسلمان، مسیحی، یهودی و … در تظاهرات برای مخالفت با فرمان ترامپ و حمایت از حقوق مسلمانان چنان قدرتی از خود به نمایش گذاشت که درنتیجه آن قوه قضاییه آمریکا به ایستادگی در مقابل فرمان رئیس جمهور آمریکا برخاست.
در اثر اجرای این فرمان در روزهای اول،از پرواز سیصد مهاجر ایرانی دراتریش به آمریکا جلوگیری به عمل آمد که از سرنوشت آنها بعد از لغو این قانون توسط قضات آمریکایی خبری نیست.
این جنبش وسیع چنان درخشان بود که رسانههای سراسر جهان را تحت تأثیر قرار داد و نشان داد که، مردم آزادیخواه و روشنفکر آمریکا در برابر تجاوز به حقوق گروهی اقلیت، ساکت نمینشینند. آنها صرف نظر از نژاد، رنگ پوست و مذهب دست به دست یکدیگر علیه بیعدالتی قیام میکنند و در دادخواهی و پشتیبانی از آنانی که حقوقشان در خطر قرار دارد، تأخیر نخواهند داشت. این جنبش برای من و بسیاری خارج از انتظار بود و پیش از این تصور این که مردم چنین جسورانه و مصرانه علیه فرمان رئیسجمهور آمریکا، در دفاع از مردم کشورهای دیگر عمل کنند،غیرممکن بود. این اعتراضها و تظاهرات نشان داد که روح دمکراسی و حقوق فردی درمیان ملتی چون ملت آمریکا نهادینه است.
چگونگی این جنبش و پیامدهای آن، مرا بازهم متوجه مشکلات زادگاهم کرد. چهل سال از قیام مردم برای آزادی میگذرد. مردم میخواستند با کسب آزادیهای بیشتر،و برقراری دمکراسی، با هر عقیده و مرامی که دارند آزادانه زندگی کنند. آنها خواهان برابری حقوق زن و مرد بودند، و انتخاب آزادانه لباس، مسکن و یار و همسر را حق طبیعی خود میدانستند و آرزو داشتند دنیای بهتری برای خود و فرزندانشان بسازند. اما نه تنها در این چهل سال به آن آرمانها دست نیافتند، بلکه شوربختانه، هر روز فشارها، ستمها زیادتر شده است. تعداد زندانها و زندانیها افزایش یافته، و بزن و ببندها از حد گذشته است. تعداد اعدامها، ایران را در مقام اول درجهان قرار داده است و صدای سازمانهای حقوق بشر را از این ظلم و تجاوز به حقوق انسانها بلند کرده است.
حدود چهل سال است که ایرانی ها برای خروج از ایران، و سفر به کشورهای دیگر به خصوص کشورهای ار وپای غربی و آمریکا دچار مشکلات و گرفتاریهای فراوانی هستند. در این سالها چه تعداد مادر و پدرها و مادربزرگ و پدربزرگهایی که آرزوی دیدار فرزندان و نوادههای شان را به گور بردند. سالهاست که دولت آمریکا درخواست سفر ایرانیان به آمریکا را با دقت و وسواس زیاد از صافی رد میکند تا به آنها ویزا میدهد. اما فرمان جدید آقای ترامپ و قرار دادن نام ایران در لیست کشورهایی که باید برای جلوگیری از ورود تروریستها به آمریکا، مانع سفر شهروندانش به آمریکا شد، و یا برای صدور ویزا باید از فیلترهای بیشتری رد شوند، بسیار بحث برانگیز است.
سالهاست که بارها و بارها در این صفحات فریاد زدهام «حساب مردم زجرکشیده و زیر یوق فشار و ظلم را از حاکمان آنها جدا کنید». اگر دوحکومت باهم دشمنی و سرجنگ دارند، مردمان بیگناه این کشورها نباید مورد ظلم دوجانبه قرار بگیرند. اشتباه مردم آمریکا که زیر نفوذ تبلیغات و اطلاعات ضدایرانی (مردم ایران) هستند آن است که تصور میکنند، چون دولتها منتخب به اصطلاح مردم هستند، بنابراین تحریکات تبلیغاتی و تصمیمات دولت حاکم ایران هم ناشی از احساسات و خواستههای مردم ایران است.
بارها به دوستان و خوانندگان یادآور شدهام که دولتهای دیکتاتور و زورگو، دولت خواسته مردم نیستند و آرای انتخاباتی آنها، در شرایطی که انتخاب فقط بین چند کاندید دست چین شده رژیم است،و حق انتخاب آزاد از مردم گرفته شده، نمیتواند انتخاب واقعی مردم باشد.
به هر حال برای من بسیار عجیب و در عین حال باعث سرخوردگی و خشم است وقتی که میدیدم دوستانی نسبت به من ایرانی نظر منفی دارند صرفاً به این دلیل که نام ایران جزو کشورهای تربیتکننده تروریستها و اعزام آنها به نقاط مختلف جهان قرار گرفته است.
در حالی که این عزیزان بخوبی میدانند که بیشتر تروریستهایی که تا به حال در آمریکا و نقاط دیگر جهان مرتکب جنایت شدهاند، هرگز ملیت ایرانی نداشتهاند و همگی عربستانی، مصری، لبنانی، اردنی، یمنی، پاکستانی و افغانی بودهاند. اما چون کشورهای عربستان، ترکیه، مصر، اردن و افغانستان و … ظاهراً جزو کشورهای «دوست» هستند، بنابراین میشود کاری به کار آنها نداشت هرچند که منشاء ترورها از این کشورها باشد! این جای تأسف دارد.
سالهاست که دولت حاکم ایران در حال دامن زدن به اختلاف و لجاجت با کشورهای گوناگون است و هر روز این مشکل سخت و سختتر میشود. گرچه سردمداران ایران برای این روش خود، دلایل و بهانههایی دارند ، اما به نظر میرسد این راهی است که دوام و قوام آنان را میسر میسازد و به آنها در چپاول ثروت کشور با ارقام نجومی و رقابت با یکدیگر در سر کیسه کردن مردم و پر کردن حسابهای بانکیشان در کشورهای متعدد در سراسر دنیا جرأت بیشتری میبخشد.
تحت حاکمیت اسلامی که باید زنها هرچه بیشتر از کار و اشتغال اجتماعی به حاشیه رانده شوند و میدان را برای تاختوتاز مردسالاران باز کنند، داشتن حجاب و سادگی دلیل عصمت و عفت و پاکی زنان، و بیحجابی نشان فساد و بیحیایی است، اما، عاملین اصلی احتکار، فساد، زمینخواری، و قاچاق در حاشیه امن خود قرار دارند و فقط کسانی قربانی میشوند که در زد و بندها حد و حدود را رعایت نکرده و سهم شرکا را به اندازه نداده باشند. در مقابل، مشتی جوان عاصی از بیکاری و فقر در کشور که به دزدی، استعمال و خردهفروشی مواد مخدر، و بزههای دیگر مرتکب میشوند، بجای عاملین اصلی، به زندان و تیرهای اعدام سپرده میشوند.
مایه شرم و رسوایی است که مردم به چشم خود گورخوابان و افراد بیپناه و بیخانمانی را میبینند. کسانی که از فرط فقر و بیپناهی در این زمستان سخت و سوزناک برای زنده ماندن و فرار از سرمازدگی، شبها را در گور به صبح میرسانند و گور مردگان، میشود خانه زندگانی درمانده و بیپناه!
خبر این فجایع،چون زخمی عمیق در اجتماع، بر دل آنانی که آرزوی سربلندی و رفاه ایرانیان را دارند بشدت سنگینی میکند.
هنوز که هنوز است پس از قریب به چهل سال اگر کسی تصمیم به تغییر دین خود بگیرد به عنوان مرتد و کافر، به زندان واحتمالاً به اعدام محکوم میگردد. هنوز که هنوز است کسب و کار هموطنان بهایی با تهدید جدی روبرو است، مغازههایشان بسته میشود، کودکانشان حق تحصیل درمدارس عادی را ندارند و….
به عنوان مهاجر،زندگی کردن در کشورهایی مثل آمریکا جنبههای مختلفی دارد. انسان در اینجا با زحمت و تلاش زیاد می تواند برای خود خانه و کاشانهای بسازد؛ با مردم بومی این کشور در حرفه و پیشهاش رقابت کند و حتی شغل بهتر و پردرآمدتری از افراد بومی احراز کند؛ میتواند در هر دین و آیینی که میخواهد باشد و حتی برای ترویج آنها تلاش کند. نمونه آن آغاز سال نو ایرانی و مراسم نوروزی که سالهاست با شکوه و برازندگی خاصی به شکل رژهها و فستیوالها در ایالات متحده و شهرهای گوناگون جهان برگزار میشود. ولی با تأسف، همزمان در داخل ایران شاهد سختگیریها و ممانعتهای بیشتر برای مردم ایران از اقوام مختلف و باورمندان به ادیان دیگر هستیم.، کشوری که زمانی مهد آزادی ادیان و قومیتها بود. آخرین نمونه اینکه چند روز پیش در روز جهانی زبان مادری، تعدادی از فعالین این عرصه در ایران که در سال ۹۲ بازداشت شده بودند، مجموعاً به ۴۵ سال زندان و ۸ سال تبعید محکوم شدندو روانه زندان گردیدند.
۲۲ سال از انتشار «میراث ایران» می گذرد، ولی متأسفانه در تمام این سالها، سالروز «میراث ایران» هر سال با دردی تازه و فشاری بیشتر علیه هموطنان ما مواجه بوده است و زمانی که باید نوروز را با شادی و سرور، و وعده و وعیدهای امیدوارکننده آغاز کرد، همواره «سخنی با خوانندگان» من رنگ درد و رنج مردم را به خود میگیرد.
ولی باز دلم میخواهد، آرزو کنم که امسال، آغازی بهتر برای مردم ایران برون ودرون مرز و همه مردمان جهان باشد؛ آتش و شعله جنگهای خانمانسوز فرو کش کند؛ جنگ و جدلهای لفظی و سیاسی که میتواند خطر منجر به جنگهای هستهای و آتشافروزی شود،پایان یابد؛ و مردم بیگناه و بیپناه، آوارگان جنگزده، فراریان از ظلم و ستم دولتها، بتوانند به خانه و کاشانه خود برگشته و با صلح و صفا در جوار عزیزان و محبوبانشان زندگی آرامی را داشته باشند.
آرزویم، خوبی، خوشی، سربلندی، صلح و صفا برای خوانندگان عزیز، ایرانیان برون ودرون مرز و نوروزی خجسته برای همه آنانی است که در سراسر دنیا این آیین کهن را جشن میگیرند و سنتهای خوب ایرانی را عزیز میدارند. باشد روزی که مذهب، عقیده سیاسی، رنگ پوست، قومیت، و زبان مانعی برای ارتباط و نزدیکی انسانها باهم نباشد و همه همدیگر را دوست داشته و یار و مددکار هم باشند.
به امید آن روز و تحقق آرزوهایی که امروز ناممکن مینمایند!