بی بی سی فارسی – فزیده ریحانی – “ازدواج سفید” یا “همباشی” در سالهای اخیر، محل بحثهای فراوانی در ایران بوده است. در جامعه سنتی ایران که تا یکدهه قبل هرگونه ارتباط میان دو جنس، مورد تقبیح جامعه قرار میگرفت، رواج پدیده ازدواج سفید، یعنی زندگی مشترک بدون ثبت رسمی، موجب واکنشهای بسیاری از سوی جامعهشناسان و حتی رهبر جمهوری اسلامی شده است، تا جایی که آیتالله خامنهای در سخنرانیاش در اسفندماه ۹۷، آن را سیاهترین ازدواج دانست و نسبت به باب شدن آن هشدار داد. خانواده یکی از مهمترین نهادهایی است که در دنیای مدرن دچار تحولات گسترده شده و به تدریج مهمترین وظایف و نقشهای خود را از دست داده است. امروز همباشی نه تنها در کشورهای توسعهیافته بلکه در کشورهای در حال توسعه نیز در حال فراگیرشدن است. این پدیده با توجه به ویژگیهایی که دارد، مانند نهاد خانواده سنتی محسوب نمیشود، اما میتوان آن را تا حدودی به عنوان یکی از الگوهای مشابه خانواده در نظر گرفت. امروزه همباشی سبکی از زندگی است که بسیاری از مسئولیتهای خانوادهی سنتی در آن مطرح نیست. تقسیم وظایف سنتی مرد و زن در آن نفی میشود و طرفین از فشار نقشی که در ازدواج به شیوهی مرسوم بر روی آنان است، رهایی مییابند. از اینرو همباشی را میتوان پدیدهای حاصل از تضاد ارزشهای نسلهای مختلف در ایران در نظر گرفت. این مساله هنگامی اتفاق میافتد که مجموعهی هنجارها و ارزشهای یک نسل با ارزشها و هنجارهای نسل دیگر متضاد باشند.
در ایران هرچند که ازدواج سفید غیرقانونی است و جرم تلقی میشود، اما به گواه بسیاری از آمارهای غیررسمی، در حال تبدیل شدن به الگویی رایج در میان جوانان تحصیلکرده است. پدیدهای که ریشه در انقلاب جنسی در دهه ۱۹۶۰ در اروپا و آمریکا دارد که طی آن با اسطورهزدایی از رابطه جنسی، این مساله به امری عادی و معمولی تبدیل شد که میتوان بدون ازدواج نیز به آن دست یافت. تا پیش از آن، ازدواج و تشکیل خانواده یگانه راه رسمی و پذیرفته شده از سوی جامعه برای داشتن روابط جنسی تلقی میشد، اما با وقوع این انقلاب، الگوهایی مانند همخانگی به قداستزدایی از مفهوم ازدواج و خانواده منجر شد. امروزه همخانگی بدون ازدواج رسمی به امری رایج در بسیاری از کشورهای اروپایی و آمریکایی تبدیل شده است و این پدیده، راه خود را به کشورهای سنتیتر با باورهای قدرتمند مذهبی مانند ایران نیز باز کرده است. تحولات اجتماعی دهه اخیر، افزایش تحصیلات زنان و ورود آنان به عرصههای اجتماعی، رواج مفاهیمی مانند «حق بر بدن» و «برابری» و زندگی در کلانشهرها که باعث میشود کمتر کسی از روابط و مناسبات حاکم بر خانه همسایهاش اطلاع داشته باشد، به علاوه مسائل اقتصادی و عدم توانایی جوانان برای شروع زندگی مشترک باعث شده است تا نسل جوان ازدواج سفید را بر ازدواج رسمی ترجیح دهند.
مطالعه پژوهشهای صورتگرفته در این زمینه نشان میدهد که بسیاری از جوانان مسائل و مشکلات اقتصادی را یکی از مهمترین دلایل گرایش به سمت ازدواج سفید میدانند. جالب است که در دورههای اولیهی پیدایش همباشی نیز، غالباً افراد فقیر که توانایی ازدواج نداشتند وارد اینگونه روابط میشدند و مشکلات اقتصادی یکی از مهمترین علل شکلگیری پدیده ازدواج سفید بوده است. (سورنتون و همکاران ۱۴:۲۰۰۷) در ایران البته شاهد هستیم که ازدواج سفید، بیشتر در میان طبقه متوسط رواج دارد، با اینحال اکثر آنان کسانی هستند که علاوه بر اینکه نمیخواهند درگیر جنبههای حقوقی ازدواج رسمی شوند، امکان اقتصادی آن را نیز ندارند، چراکه آینده ناروشن است و بیشتر جوانان ترجیح میدهند در چنین شرایطی، بار مسئولیت کمتری را بر دوش بکشند.
مک دونالد در قالب نظریهی نوسازی بازاندیشانهی خود معتقد است که اگرچه فرآیند نوسازی، آزادی و استقلال بیشتری برای افراد به ارمغان میآورد؛ اما آنها را با عدم اطمینان بیشتری نسبت به آینده مواجه ساخته است. بنابراین تا موقعی که افراد شغل دائم و باثبات و توانایی برعهدهگرفتن مسئولیت خانواده را نداشته باشند، ازدواج نمیکنند و تشکیل خانواده نخواهند داد.
خیل فارغ التحصیلان بیکار، شرایط نامناسب اقتصادی کشور، بالا رفتن قیمت مسکن و ملزومات اولیه زندگی و عدم ثبات شغلی، از جمله مسائلی است که نسل جوان و در سن ازدواج ایران با آن مواجه است. علاوه بر اینکه در ایران به طور سنتی مرد، سرپرست خانوار و نانآور خانه تلقی میشود و مسئولیت تمام مخارج زندگی طبق قانون بر عهده اوست، خود امر ازدواج نیز در این سالها به محلی برای فخرفروشی تبدیل شده است.
ازدواج در ایران از دیرباز با آیین و آداب و رسومی همراه بوده است که با گذشت زمان نه تنها این رسومات کمتر نشده بلکه هرسال بر آن افزوده شده است. تغییرات فرهنگی جامعه در سه دهه گذشته نیز، باعث شده است تا ازدواج به عاملی برای رقابتهای خانوادگی بدل شود و به همین دلیل پروسه ازدواج رسمی برای یک زوج آنقدر سخت و پر هزینه است که بسیاری از جوانان به ناچار از خیر آن میگذرند.
از سوی دیگر نقش پررنگ خانوادهها در زندگی جوانان ایرانی باعث میشود تا آنان برای بجا آوردن تمامی آداب و رسوم ازدواج بیشتر تحت فشار مالی و اقتصادی قرار گیرند. اگرچه در این سالها، سبک جدید زندگی جوانان، این نقش و دخالتها را کاهش داده است اما هنوز خانوادهها تأثیر مهمی در زندگی جوانان دارند. مروری بر تحقیقاتی که در این حوزه انجام گرفته است، نشان میدهد بسیاری از جوانانی که خواهان یک زندگی ساده و شروع زندگی مشترک بدون مناسبات ازدواج ایرانی هستند، با مقاومت شدید خانوادهها در نهایت ناچار میشوند به این مناسبات تن دهند. مقوله چشم و همچشمی میان خانوارهای ایرانی یکی از معضلات اساسی است که اجازه نمیدهد دختر و پسر با میل خود انتخاب و زندگیشان را شروع کنند.
در این میان باید توجه داشت که همچنان شمار بیشتری از مردان و زنان جوان در ایران علیرغم پذیرفتن ظواهر زندگی مدرن، در چارچوبهای فکری سنتی باقی ماندهاند. نگاهی به جامعه اطراف خودمان نشان میدهد که اغلب دختران با فشارهای جامعه از کودکی، خواهان مراسم عروسی مجلل هستند. مرد رویاهایشان میبایست از وضعیت مالی خوبی برخوردار باشد. اگر خودشان کار میکنند، پولشان را کمتر در زندگی مشترک هزینه میکنند و مرد را نانآور خانواده میدانند. واضح است که در شرایط اقتصادی نامناسب و باور غالبی که تمامی بار مالی خانواده را بر مرد تحمیل میکند، مردان کمتر به فکر ازدواج رسمی میافتند. در ازدواج سفید اما همهچیز آسانتر است. شروع زندگی بدون تشریفات و به سادهترین شکل ممکن انجام میشود. زن و مرد هر دو این وظیفه را برای خود قائل هستند که در چرخاندن چرخ اقتصاد خانواده، سهم داشته باشند و سطح توقعات از یکدیگر در پایینترین حد خود است. این قضیه باعث میشود که رواج ازدواج سفید در این سالها سرعت بیشتری داشته باشد، هرچند این مسأله بیشتر مربوط به شهرهای بزرگ است و در سایر شهرهای ایران، حفظ بکارت پیش از ازدواج، تابویی جدی است که امکان هرنوع آزادی و زندگی کردن برخلاف باورهای رایج جامعه محلی را از جوانان سلب میکند.