ساره بهزادی پور
مهاجرت اگرچه پدیده جدیدی به شمار نمیآید اما در سالهای اخیر شاهد رشد روزافزون افرادی که از ایران اقدام به تغییر مکان زندگی خود میکنند هستیم. افراد با علل متفاوت مانند رسیدن به درآمد بالاتر و سطح زندگی بهتر، امکانات آموزشی بالاتر، دلایل سیاسی، خانوادگی و شخصی، و رسیدن به آزادیهای اجتماعی مهاجرت میکنند. مهاجرت با هر دلیلی که باشد، مهاجران در هنگام ترک کشور خویش ناچارند بسیاری از دلبستگیهای خویش نظیر خانواده، اقوام، دوستان، شغل، شبکههای حمایتی و فرهنگی را ترک گویند. در همان زمان در کشور مقصد نیز مشکلاتی همچون یادگیری زبان، اشتغال، تأمین مسکن، گذراندن دورههای آموزشی متعدد برای رسیدن به استانداردهای کشور مقصد و تفاوتهای عمده فرهنگی در پیش روی مهاجران قرار دارد. روند شناخت، درک و سازگاری با این تغییرات شوک فرهنگی خوانده میشود.
سیر گذار از شوک به سمت سازگاری شامل مراحل زیر است:
مرحله ماه عسل۱:
اﻛﺜﺮ اﻓﺮاﺩی ﻛﻪ ﻣﻬﺎﺟﺮﺕ میکنند در اﻳﻦ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﻳ یکسری اﻧﺘﻆﺎﺭاﺕ ﻣﺜﺒﺖ ذهنی اﺯ ﻛﺸﻮﺭ ﻫﺪﻑ ﺩاﺭﻧﺪ. آﻧﻬﺎ ﻫﻴﺠﺎﻥ ﺯﺩﻩ ﻫﺴﺘﻨﺪ و تجارب جدید ﺑﺮای آﻧﻬﺎ ﺟﺎﻟﺐ میباشد. ﻛﺸﻮﺭ ﺟﺪﻳﺪ، ﻣﺤﻴﻄ ﺟﺪﻳﺪ، مراسم جدید، اﻧﺠﺎﻡ ﻛﺎﺭﻫﺎی اﻭﻟﻴﻪ ﻣﺜﻞ ﺑﺎﺯ ﻛﺮﺩﻥ ﺣﺴﺎﺏ، ﺛﺒﺖﻧﺎﻡ ﺑﭽﻪﻫﺎ ﺑﺮای ﻣﺪﺭﺳﻪ ﻳﺎ ﻛﺎﻟﺞ، جشنها ﻫﻤﻪ و ﻫﻤﻪ ﻣﻌﻤﻮﻻً ﺑﺎ نوعی سرخوشی و ﺷﺎﺩی ﻫﻤﺮاﻩ اﺳﺖ.
ناراحتی۲:
ﻛﻢ ﻛﻢ ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪﻥ مرحله ﻣﺎﻩ ﻋﺴﻞ، ﻣﺴﺎئل و ﻣﺸﻜﻼﺕ یکییکی ﺧﻮﺩ ﺭا ﻧﺸﺎﻥ میدهند. اﻳﻦ ﻣﺸﻜﻼﺕ میتوانند اﺯ ﻣﺸﻜﻼﺕ مالی و ﺗأﻣﻴﻦ ﻫﺰﻳﻨﻪﻫﺎ ﺗﺎ ﭘﻴﺪا ﻛﺮﺩﻥ ﺷﻐﻞ، و ﻳﺎ ﺗﻼﺵ ﺑﺮای اﺩاﻣﻪ ﺗﺤﺼﻴﻞ ﺑﺎﺷﻨﺪ و ﺩﺭ اﻳﻦ ﻣﺮﺣﻠﻪ اﻓﺮاﺩ ﻣﻬﺎﺟﺮ ﺑﺎﻳﺪ ﺧﻮﺩ ﺑﺎ ﻣﺸﻜﻼﺕ ﺩﺳﺖ و ﭘﻨﺠﻪ ﻧﺮﻡ ﻛﻨﻨﺪ و ﺩﺭ اﻳﻦ ﻣﺮﺣﻠﻪ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻋﺪﻩای اﺯ ﻣﻬﺎﺟﺮاﻥ کم کم ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﺷﻜﺎﻳﺖ اﺯ ﻛﺸﻮﺭ ﻣﻘﺼﺪ و ﻳﺎ ﺳﻴﺴﺘﻢ و ﻣﺮﺩﻡ آﻥ ﻛﺸﻮﺭ میکنند.
عقب گرد۳:
اﮔﺮ ﻓﺮﺩ ﻣﻬﺎﺟﺮ ﻧﺘﻮاﻧﺪ اﺯ مرحله ﺩﻭﻡ (ﻓﺎﺯ ناراحتی یا ﺭﺩ) ﺑﺎ ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ گذر کند، ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ ﻭاﺭﺩ اﻳﻦ مرحله یعنی ﺣﺮﻛﺖ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﻋﻘﺐ ﺷﻮﺩ. ﺩﺭ اﻳنجا ﻓﺮﺩ ﺗﻼﺵ میکند ﻛﻪ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺑﻪ چیزهایی ﻛﻪ ﻭی ﺭا ﺑﻪ ﻳﺎﺩ ﻭﻃﻨﺶ میاﻧﺪاﺯﺩ ﻣﺜﻞ ﺻﺤﺒﺖ ﻛﺮﺩﻥ ﺑﻪ ﺯﺑﺎﻥ ﻣﺎﺩﺭی، ﺗﻤﺎﺷﺎی ﻓﻴﻠﻢ ﺑﻪ ﺯﺑﺎﻥ ﻣﺎﺩﺭی، و ﺧﻮﺭﺩﻥ خوراکیهایی ﻛﻪ ﺩﺭ ﻛﺸﻮﺭ ﺧﻮﺩﺵ ﻣﺮﺳﻮﻡ اﺳﺖ ﺭﻭ آﻭﺭﺩ. ﺩﺭ اﻳﻦ ﻓﺎﺯ ﻓﺮﺩ ﻣﻬﺎﺟﺮ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺑﻪ ﭼﻴﺰﻫﺎی ﺧﻮﺏ ﺩﺭ ﻛﺸﻮﺭ ﺧﻮﺩﺵ ﻓﻜﺮ میکند و سعی میکند اﺯ ﻧﻆﺮ ذهنی ﺗﻤﺎﻡ مشکلاتی ﺭا ﻛﻪ ﺩﺭ ﻛﺸﻮﺭ مبدا ﺧﻮﺩ ﺩاﺷﺘﻪ ﻓﺮاﻣﻮﺵ کند.
بهبود۴:
ﭼﻬﺎﺭﻣﻴﻦ ﻣﺮﺣﻠﻪ، ﻣﺮﺣﻠﻪ بهبود و پذیرش اﺳﺖ. ﺩﺭ اﻳﻦ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﻓﺮﺩ ﻣﻬﺎﺟﺮ اﺣﺴﺎﺱ سازگاری و راحتی ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺑﺎ ﻓﺮﻫﻨﮓ، ﺯﺑﺎﻥ، و آﺩاب و ﺭﺳﻮﻡ ﻛﺸﻮﺭ ﺟﺪﻳﺪ میکند و اﺿﻂﺮاﺏ ﻭی ﻛﻢ میشود و اﺣﺴﺎﺱ تطابق ﺑﻴﺸﺘﺮی ﺑﺎ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺗﺎﺯﻩ میکند و ﺁﻫﺴﺘﻪ ﺁﻫﺴﺘﻪ ﺑﻪ رسومات ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺟﺪﻳﺪ ﻋﺎﺩﺕ ﻛﺮﺩﻩ و حتی ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ آﻧﻬﺎ ﺭا ﺗﺮﺟﻴﺢ ﺩﻫﺪ. ﺩﺭ اﻳﻦ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﻓﺮﺩ ﻣﻬﺎﺟﺮ اﺯ ﻟﺤﺎﻅ ذهنی ﻗﺒﻮﻝ ﻛﺮﺩﻩ ﻛﻪ ﻭاﺭﺩ ﻳﻚ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺟﺪﻳﺪ ﺑﺎ روشهای زندگی ﺟﺪﻳﺪ ﺷﺪﻩ است.
سرعت عبور از این مراحل برای افراد مختلف متفاوت است و به عوامل مختلف مانند سن، شخصیت، جنسیت، توانایی سازگاری و بسیاری از فاکتورهای دیگر ارتباط دارد. عبور از مراحل و رسیدن به پذیرش به سلامت روان مهاجر کمک میکند و برعکس ماندن و ناتوانی در عبور از هر مرحله و وعدم دستیابی به مرحله پذیرش دستیابی به سازگاری، موفقیت را تحت تأثیر قرار میدهد.
غربت، عدم آشنایی با فرهنگ جدید، عدم انعطاف و سازگاری، عدم ارتباط با دیگران، نداشتن دوست و نبود خانواده، عدم اشتغال ، تفاوتهای زیاد بین دو کشور همه و همه مهاجرت را تبدیل به پدیدهای پر استرس و پر فشار میکند که روی سلامت روان تاثیر میگذارد ( مک دونل و همکاران،۲۱۰۲). مهاجرت از دیدگاه روانشناسی جزو استرسهای عمده زندگی در نظر گرفته میشود و میزان استرس به عوامل متفاوتی بستگی دارد. نتایج تحقیقات کریستن سن و همکارانش نشان داده که عواملی چون جنسیت، سن، مهارتهای زبانی، سطح تحصیلات، اعتقادات مذهبی، میزان انعطافپذیری، داشتن حمایت اجتماعی، و دلایل مهاجرت روند مهاجرت و سازگاری با شرایط جدید را سهلتر یا دشوارتر میکند و به همین میزان بر سلامت روانی فرد تاثیر میگذارد.
مهاجرت و خانواده
اغلب زوجین در ماه ها و سال های اول مهاجرت تمام تلاش خود را به یافتن محل زندگی، یافتن شغل، سر و سامان دادن به امور مالی، حقوقی و تحصیلی، یافتن دوست، پیگیریهای در خصوص فرزندان اختصاص میدهند. هر چند این تلاشها برای ادامه زندگی در کشور جدید ضروری است، اما زوجین باید به حفظ زندگی مشترک پس از مهاجرت نیز توجه داشته باشند. عمدهترین مشکلات زوجین پس از مهاجرت که میتواند رابطه زناشویی را تحت تأثیر قرار دهد شامل نگرانیهای مالی و کاری، جدایی طولانی مدت زوجین از یکدیگر به دلیل شرایط کاری، عدم حل مشکلات زناشویی پیشین، که معمولاً بعد از مهاجرت تشدید شده و یا موجب تشدید مشکلات جدید میشود، مشکلات فرزندان، خشم و عصبانیت نسبت به مهاجرت، استرس، افسردگی و اضطراب، احساس تنهایی، آشنایی زنان با حقوق مدنی و اجتماعی که معمولاً متفاوت از کشور مبدا بوده و میتواند نقشهای جنسیتی زنان و مردان و گاهاً ساختار خانواده را تحت تأثیر قرار دهد، تمام این عوامل بر رابطه زوجین و رضایتمندی زناشویی تاثیرگذار است.
اولین روزهای اقامت در کشور جدید برای کودکان و نوجوانان نیز میتواند دشوار باشد. مهم ترین مشکلاتی که کودکان و نوجوانان مهاجر در ابتدا با آن روبهرو میشوند عبارتند از: یادگیری زبان، ارتباط با همسالان، مشکل در دوستیابی، دلتنگی برای خانواده و دوستان قدیمی، ناتوانی در سازگاری با محیط جدید، افت تحصیلی به دلیل تفاوت سیستم آموزشی (سیتا و درین، ۶۱۰۲). والدین مهاجر چندین دهه بیشتر از فرزند خود با اصول و ارزشهای فرهنگ مادری خود زندگی کرده و این امر مانع از آن میشود که به راحتی بتوانند پذیرای سبک زندگی و طرز فکر دیگری باشند. سالها رشد و پرورش در یک فرهنگ موجب میشود که کودکان متفاوت از والدین خود فکر کنند. همچنین فرزندان سریعتر از والدین با فرهنگ جدید سازگار میشوند. این باعث بروز مشکلاتی در خانواده میشود که پیش از این هرگز به آن فکر نکرده بودند. ارتباط با جنس مخالف، دوستیابی، مسائل مربوط به حقوق فردی و آزادی و انتظارات مربوط به عملکرد دانشگاهی از رایجترین مشکلات فرهنگی بین والدین مهاجر و فرزندان آنها است. به علاوه، برخی از والدین مهاجر در فرهنگی متولد شدهاند که در آن انتظار اطاعت کامل از سوی کودکان و تعیین تکلیف برای آنها به رسمیت شناخته میشود و برعکس در جامعه غربی به آزادیهای فردی احترام گذاشته میشود. در مقایسه با خانواده هایی که صرفاً به روش های کنترلی و دستوری تکیه دارند، خانوادهای موفقتر است که به دنبال یافتن راههایی باشد که در عین احترام به آزادی عمل فردی، در زندگی فرزند خود موثر باقی بماند.
گامهای ذیل نقش بسیار مؤثری در بهبود و افزایش سلامت روان بعد از مهاجرت دارد:
افرادی که قبل از مهاجرت، امور و ملزومات مرتبط با مهاجرت را طی یک برنامه دقیق و از پیش تعیین شده پیگیری میکنند، با استرس کمتری روبهرو خواهند شد. پیگیری اطلاعات صحیح از منابع معتبر و معتمد قبل و بعد از مهاجرت، داشتن تعامل با خانواده و دوستان جدید و قدیمی، آشنایی و بهره مندی از گروههای حمایتی هم زبان ویژه مهاجران جدید، داشتن برنامه ورزش منظم و روزانه، داشتن اهداف کوتاه مدت و بلندمدت واقعبینانه، همراه با برنامهریزی جهت دستیابی به اهداف میتواند به کاهش استرس کمک کند.
و در پایان مشاوره با یک روانشناس یا مشاور آشنا و آگاه به مسائل روانی، اجتماعی و فرهنگی مهاجران منجر به کاهش فشار روانی و یادگیری مهارتهای مقابلهای میشود که این خود موجب بهبود کیفیت زندگی مهاجرین میگردد.
1. Honey moon 2. Rejection
3. Regression 4. Recovery
References:
1. MacDonnell J.A., Dastjerdi M., Bokore N., et al. (2012) Becoming resilient: promoting the mental health and wellbeing of immigrant women in a Canadian context. Nursing Research and Practice 4, 1–10
2. Guruge S, Thomson MS, George U, Chaze F.(2015). Social support, social conflict, and immigrant women’s mental health in a Canadian context: a scoping review. J Psychiatr Ment Health Nurs. 2015 Nov;22(9):655-67.
3. Kristiansen M, Mygind A, and Krasnik A. (2007) Health effects of migration. Dan Med Bull. 2007 Feb;54(1):46-7.
4. Sita, P. and Daryn, R. (2016). Psychotherapy for Immigrant Youth. Springer.