بررسی جایگاه فردوسی و شاهنامه او در کتاب‌های فارسی دوره‌ی اول متوسطه (بخش نخست)

عطیه خراسانی

چکیده

مطالعه حاضر، محتوای کتاب‌های فارسی دوره‌ی اول متوسطه را مورد مداقه قرار داده است. موارد مورد نظر در تحلیل، کیفیت و کمیت بیت‌های منتخب، حضور و عدم حضور شخصیت‌ها و حوادث عظیم شاهنامه و شناخت فردوسی بوده است. جامعه آماری کتاب‌های فارسی سال‌های هفتم، هشتم، نهم و معیار توصیف نیز، توجه به شاهنامه در مقام نماینده تمام‌عیار هویت و فرهنگ ایرانی در مبارزه با تهاجم‌های رنگارنگ و متغیر فرهنگی در قسمت متن، پرسش و فعالیت‌ها و تصاویر کتاب‌های مذکور بوده است. نتایج حاصل از تحلیل محتوا نشان می‌دهد که نگاه سلیقه‌ای و محافظه‌کارانه در تألیف کتاب‌های درسی موجب گردیده دانش‌آموزان از شناخت فردوسی و شاهنامه گرانسنگ وی محروم بمانند. عدم وجود داستان‌های دراماتیک از زیبایی و اثرگذاری واژگان فردوسی کاسته است و مانع آشنایی دانش آموزان با بخش عظیمی از ادب داستانی‌حماسی گردیده، پرورش خلاقیت و ذوق را از ایشان دریغ ورزیده است.

نتایج تحقیق نشان می‌دهد، بیشترین میزان توجه به مؤلفه‌های نیایش پروردگار، آموزه‌-های اخلاقی‌مذهبی و وطن بوده که بررسی بسامد، گویای آن است که در کتاب فارسی نهم بیشترین و در کتاب فارسی هشتم کمترین میزان توجه را داراست که بدینسان نیازمند بازنگری و اصلاح می‌باشد.

1. مقدمه

هویّت، ویژگی درونی و ذاتی بشر است که موجب تمایز و تشخّص فرد در جامعه‌ی زیستی وی می‌گردد و توانایی آدمی در تعریف این مفهوم درونی و ذهنی خویشتن، بسیار حائز اهمیت می‌باشد. هویّت در معنای ویژگی‌های منحصر شخصیتی، فردی، چیستی و ماهیت وجودی از موضوعاتی ست که همواره مورد توجه بسیاری از حوزه‌های علمی بوده است. اهمیت مسأله‌ی هویّت از آنجا نمایان می‌گردد که این مقوله به شدت تحت تأثیر تحولات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جامعه است و هر تغییر و تحولی به سهولت به مرزهای هویّت کشیده می‌شود. در تعریف هویّت آمده است که: «۱ـ آنچه شخصی با آن شناخته می‌شود همانند نام، نام خانوادگی، نام پدر، و دیگر ویژگی‌های مندرج در شناسنامه یا گذرنامه؛ ۲ـ مجموعه‌ی ویژگی‌ها، به ویژه ویژگی‌های شخصیتی و فرهنگی فرد که او را از دیگران متمایز می‌کند؛ ۳ـ واقعیت وجودی هر چیز، چگونگی، چیستی، ماهیت؛  ۴ـ  (فلسفه قدیم، تصوف) آنچه به‌ذاته شخص دارد؛ ذات بحت اشاره به خداوند.» (انوری،۸۴۶۰:۱۳۸2)

بخش عظیمی از هویت فرد تحت تأثیر اجتماعی که در آن زیسته است شکل می‌گیرد و «فردی که قادر به یافتن ارزش‌های مثبت پایدار در فرهنگ، مذهب یا ایدئولوژی خود نیست، ایده‌هایش به هم می‌ریزد، چنین فردی که از درهم ریختگی هویّتی رنج می‌برد، نه می‌تواند ارزش‌های گذشته‌ی خود را ارزیابی کند و نه صاحب ارزش‌هایی می-‌شود که به کمک آنها بتواند آزادانه برای آینده طرح‌ریزی نماید.» (هورنای،134:1395) 

بدین سبب توجه و شناخت هرچه بهتر این ارزش‌های مثبت اجتماعی و فرهنگی برای تغذیه روحی بشر اهمیت غیرقابل انکاری می‌یابد؛ به‌ویژه در هنگامه‌ی نوجوانی که بستر فکری آدمی در حال شکل گیری و قوام است و بسان سرزمینی حاصلخیز آماده‌ی دریافت هر نوع دانه‌ای برای رویش می‌باشد. ستون‌های فرهنگی در این دوره کارکرد بسیار مهمی می‌یابند و در شکل‌دهی و تعیین آینده‌ی فردی و اجتماعی تأثیر شگرفی خواهند داشت. از این‌رو برای دستیابی به رشد و ترقی مؤثر  نوجوانان که میراث‌دار جامعه‌ی فردا هستند، توجه به آموزش و تعلیم هویت راستین اهمیت چشمگیری می‌یابد. ادبیات در مقام پایه‌ای مهم از  چهارسوی فرهنگ، نقش برجسته‌ای در راه تعلیم داشته و خواهد داشت و جامعه‌ای که بتواند به ادبیات خویش تکیه کند، هوشمندانه از خطرات تهاجم‌های رنگ و وارنگ فرهنگی گذر خواهد کرد. 

از آنجا که نقش فردوسی در ادب و فرهنگ پارسی واضح و مبرهن است، در پژوهش پیش رو در پی بررسی کتاب‌های فارسی دوره اول متوسطه بوده ایم تا به جایگاه فردوسی و شاهنامه گرانسنگ او در دوره‌ای مهم از زندگانی نوجوانان ایرانی بپردازیم و به میزان آگاهی و شناخت ایشان از این دُر شاهوار پی ببریم. علاوه براین، در کنار آگاهی از بسامد ابیات شاهنامه، با نوع واکاوی داستان‌ها، پهلوانان و شاهانی که در این دوره معرفی شده اند، آشنا شویم.

2. پیشینه پژوهش

با توجه به اهمیت شاهنامه در ادبیات فارسی، حجم عظیم پژوهش‌های صورت گرفته در بستر آن منطقی به نظر می‌رسد و برشماری آن در این وجیزه غیرممکن می‌باشد. با اینهمه از میان این پژوهش‌ها می‌توان به مقاله «فانتزی و شیوه‌های فانتزی‌سازی شاهنامه در ادبیات کودک و نوجوان» اشاره نمود. که در آن نویسندگان به اهداف فانتزی‌سازی از  داستان‌های اسطوره‌ای و حماسی پرداخته‌اند و بخش‌های مناسب برای فانتزی‌سازی شاهنامه را معرفی نموده اند. (ر.ک خالقی چترودی و جلالی،55:1389) علاوه براین، در زمینه کتب درسی می‌توان به مقاله «بررسی و تحلیل محتوای کتب درسی دوره ابتدایی از حیث توجه به آموزه‌های انقلاب اسلامی ایران مبتنی بر نظرات شهید مطهری» نوشته حمیده پاک‌مهر و دیگران اشاره نمود. پژوهشی درباره‌ی کتاب‌های فارسی دوره اول متوسطه که به شاهنامه فردوسی منحصر شده باشد، مشاهده نشد. 

3. فردوسی و هویت ایرانی

نقش مهم فردوسی در حفظ زبان و فرهنگ پارسی بر کسی پوشیده نیست؛ وی در دوره‌ای بحرانی با بهره گیری از هوش و فراست خویش از مرگ و نابودی فرهنگ اصیل ایرانی جلوگیری کرد. «تصویر ارائه‌شده از هویت ما، به وسیله فردوسی دستکاری نمی‌شود و با مبالغه‌ها یا تحریف‌ها همراه نیست… شخصیت‌ها و اندیشه‌های موجود در شاهنامه، چه نیک و چه بد، نمودار «من» تاریخی ملت ایران و دیگر ملت‌های مرتبط با آن در طول قرون و اعصار گذشته است» (رستگار فسایی،373:1381) 

گردآوری رشادت‌های پهلوانی گذشته، تنها منحصر به شاهنامه فردوسی نبوده و در ادب فارسی آثار بسیاری در این زمینه پدیدار شده است اما آنچه اثر فردوسی را بیش از پیش با فرهنگ ما پیوند زده است، توجه ویژه‌ی وی به ملیت است. «تنها قدرت شاعری فردوسی، و رجحان بی‌گفتگوی او بر همه‌ی سرایندگان منظومه‌های حماسی دیگر نیست که اثر او را چنین جاودانه با روح ایرانی ترکیب کرده است، بلکه باید گفت، هم ساخت ملی داستان‌ها و هم تمامیت حماسی اثر اوست که از راه یک عنصر اساسی ملی، یعنی زبان فارسی، آن را بر هر اثر دیگری برتری بخشیده است.»(مختاری،68:1379) 

فردوسی از راهگذار رفتار و سلوک پهلوانان و شاهان شاهنامه راه و رسم درستی و نیکی را متذکر می‌شود و در کنار صحنه‌های رزم به اوضاع زیستی ایرانیان و باورهای ایشان در قالب داستان توجه می‌نماید. نگاه فردوسی در این اثر علاوه بر گذشته به مناظر پیشرو و آینده نیز بوده است و «اصرار شاهنامه بر طرح تراژیک حماسه‌های دوره‌های پیش از تاریخ، از نیت عمیق فردوسی برای جهت دادن به جریان‌های تفکر سیاسی آینده پرده برمی‌دارد.»(پورعزت،202:1387) فردوسی هوشمندانه سرنوشت ایرانی را رصد کرده و در خلال داستان‌هایی که از نیاکان خویش شنیده، به تعریف هویت ملی پرداخته است.

ز خاکیم و باید شدن سوی خاک
همه جای ترس است و تیمار و باک
 تو رفتی و گیتی بماند دراز 
 کسی آشکارا نداند ز راز
 جهان سر به سر عبرت و حکمتست
چرا زو همه بهر من غفلت است؟
(فردوسی،308:1369)

4. شاهنامه در کتاب فارسی هفتم

در کتاب فارسی هفتم، تنها شش بیت زیر از شاهنامه فردوسی ذکر گردیده است.
تو را دانش و دین رهاند درست
در رستگاری ببایدت جست
 چو خواهی که یابی ز هر بد رها
سر اندر نیاری به دام بلا
 بوی در دو گیتی ز بد رستگار
نکوکار گردی بر کردگار
 به گفتار پیغمبرت راه جوی
دل از تیرگی‌ها بدین آب شوی
 اگر چشم داری به دیگر سرای
به نزد نبی و وصی گیر جای
 بر این زادم و هم بر این بگذرم
چنان دان که خاک پی حیدرم
(فارسی هفتم،113:1396)

در این ابیات تعلیمی، خبری از پهلوانان و شاهان شاهنامه نیست و همه آگاهی دانش‌آموز از شاهنامه به همین شش بیت ختم می‌شود. اگرچه اوضاع شاعران دیگر در این کتاب، نیز همین گونه می‌باشد،اما در برابر داستان‌سرایی چون فردوسی که نامش با داستان‌های رزمی و بزمی عجین شده است، می‌توان انتظار خلاصه داستانی، حداقل به نثر داشت. در پایان کتاب در قسمت اعلام: اشخاص، نیز مؤلفان محترم شرح حالی از فردوسی آورده‌اند که به قرار زیر می‌باشد:

«فردوسی، ابوالقاسم (411-329 ه.ق) 

فردوسی در روستای باژ واقع در منطقه توس خراسان به دنیا آمد. از نجیب زادگان و دهقانان توس بود. او مردی شیعه مذهب بود و دلبستگی‌اش به میراث قومی و فرهنگی ایران کهن مانع از ارادت خالصانه‌ی او به خاندان پیامبر (ص) نشد. فردوسی 25 یا 30 سال برای سرودن شاهنامه رنج کشید و در حالی که نزدیک به 80 سال داشت، به سال 411 هـ.ق درگذشت و در زادگاه خود به خاک سپرده شد.» (همان،177:1396) 

بیشترین تأکید مؤلفان محترم بر شیعی بودن فردوسی است و ذکر آن در ابیات شاهنامه را کافی ندانسته‌اند از این‌رو در شرحی که بر احوال وی آورده‌اند، نیز تأکید مؤکد ورزیده‌اند! در پایان این سال تحصیلی، دانش‌آموز کلاس هفتم، چه درباره فردوسی و شاهنامه‌ی او می‌داند؟ نکته قابل تأمل آن است که نامی از کتاب فردوسی در این سال برده نمی‌شود و چنانچه معلم حین تدریس اشاره نکند که ابیات فوق از شاهنامه بوده است؛ دانش‌آموز سیزده ساله‌ی ایرانی حتی نام کتاب فردوسی را هم نخواهد دانست. شایان ذکر است که این ابیات متعلق به هیچکدام از دروس کتاب نبوده و در بخش شعرخوانی که بخشی آزاد محسوب می‌شود قرار گرفته است؛ چنانکه اگر معلم بخواهد می‌تواند به روخوانی بیت‌ها کفایت کرده از آن گذر نماید. فقدان متن درخور و مناسب، عدم حضور شاهنامه را در بخش پرسش و فعالیت‌های کتاب توجیه می‌کند. علاوه براین، تصویری دال بر معرفی شاهنامه و نمایش عظمت کار فردوسی در این کتاب دیده نمی‌شود.

5. شاهنامه در کتاب فارسی هشتم

در این کتاب تنها یک بیت از ابیات شاهنامه ذکر گردیده است:

چو ایران نباشد تن من مباد
بدین بوم و بر، زنده یک تن مباد
(فارسی هشتم،43:1396)

یکتا بیت شاهنامه در این کتاب، در صفحه آغازین فصل ششم تحت عنوان ادبیات بومی آمده است؛ فصلی که از سوی معلم تدریس نخواهد شد و دانش‌آموز می‌باید درس‌های خالی را با ادبیات بومی منطقه زیستی خویش پر نمایند. علاوه براین در بخش اعلام: اشخاص درباره فردوسی چنین آمده است: «فردوسی: ابوالقاسم فردوسی، شاعر بزرگ حماسه سرای ایران، در قرن چهارم و اوایل قرن پنجم هجری می‌زیست. اثر عظیم او شاهنامه است که بیش از سی سال برای سرودن آن رنج برد.» (فارسی هشتم،142:1396)

همانگونه که از نظر گذشت، کتاب فارسی هفتم پربارتر از فارسی هشتم است؛ و پنج بیت بیشتر برای آشنایی با شاهنامه ذکر شده است؛ اگر بشود به این ابیات پراکنده مسوؤلیتی برای شناساندن شاهنامه بخشید؟! با اینهمه در پایان این سال تحصیلی دانش آموزان نام کتاب فردوسی را فرا گرفته‌اند. حال که مؤلفان محترم در میان هفده درس موجود در کتاب، جایی برای اثر فردوسی قرار نداده اند آیا این امکان نیز وجود نداشته تا درسی آزاد را به ادبیات حماسی اختصاص دهند تا از دانش‌آموز خواسته شود خود در پی آشنایی با این بخش عظیم از ادب فارسی باشد؟ شاید از این رهگذار، با یکی از بزرگترین حماسه سرایان جهان و اثر گرانسنگ وی که یکی از ارکان مهم از چهار رکن ادب جهانی است، آشنا شود! از آنجا که درسی به شاهنامه اختصاص نیافته تمرین و فعالیتی نیز در کتاب درباره شاهنامه دیده نمی‌شود.

6. شاهنامه در کتاب فارسی نهم

در این کتاب، در بخش ستایش، پس از بیتی از سنایی غزنوی، هفت بیت از آغاز شاهنامه آمده است:

به نام خداوندجان و خرد
کزین برتر اندیشه برنگذرد
خداوند نام و خداوند جای
خداوند روزی ده رهنمای
خداوند کیوان و گردان سپر
فروزنده ماه و ناهید و مهر
به بینندگان، آفریننده را
نبینی، مرنجان دو بیننده را
نیابد بدو نیز، اندیشه راه
که او برتر از نام و از جایگاه
ستودن نداند کس او را چو هست
میان بندگی را ببایدت بست
توانا بود هر که دانا بود
ز دانش دل پیر برنا بود
(فارسی نهم،10:1396)

در میان این ابیات نیز خبری از داستانهای دل انگیز شاهنامه نیست و هیچکدام از درس‌های کتاب به ابیات شاهنامه اختصاص نیافته است. 

ادامه دارد