به قلم مرتضی حسینی دهکردی
بهاهتمام محمدحسین ابن یوسف
بررسی: شاهرخ احکامی
مرتضی حسینی دهکردی متولد شهرکرد، فارغالتحصیل دانشکده کشاورزی کرج، پس از سالها کار فرهنگی و آموزشی، بعد از کنارهگیری از آنها به آمریکا مهاجرت کرد و به نگارش مقالات تحلیلی درباره زندگی و آثار هنرمندان موسیقی و ترانهسرایان بزرگ ایران در صد و بیست سال اخیر پرداخت. کتاب «هزار آوا» (جلد اول»، شامل بخش اول، سرگذشت آهنگها و ترانههایماندگار و هنرمندان بزرگی که آنها را آفریدهاند؛ بخش دوم، مشهورترین نوازندگان تار ایران در ۱۵۰سال گذشته، مشهورترین نوازندگان تار در دوران قاجاریه؛ بخش سوم سه تارنوازان مشهور ایران؛ و بخش چهارم، نت برخی از آهنگهای مشهور میباشد.
دهکردی در پیشگفتار «هزار آوا» مینویسد: … از مهمترین عواملی که در این سالهای تیره و تار (مهاجرت)، من و بسیاری از آوارگان وادی حیرت را با ایران پیوند داده و میدهد ، جادوی شعر و ادب فارسی و موسیقیهای ایرانی است و به همین جهت در ۴۲ سالگذشته… بهتدریج مانند دیگر آوارگان به دنیای کتاب و ادب و موسیقی ایران رو کردم و ظرف نزدیک به دو سال بیش از ۲۵۰۰ نوار موسیقی و حدود ۵۰۰ جلد کتاب فارسی جمعآوری نمودم…
پروفسور فضلاللـه رضا در نوشتهاش آورده است که: … دکتر مشایخ فرید مینویسد: «عود را ایرانیان ساختهاند، بربط همان عود است. این کلمه فارسی است و اصل آن «بربت» بوده است، یعنی سینه مرغابی (بت)،زیرا شکل این ساز به سینه و گردن مرغابی شباهت دارد.» ساز ایرانی عود در قدیم چهار وتر (زه) داشت. شیخ ابونصر فارابی به جهت استکمال، آلت وتری خامس بر آن اضافه کرد که آن را «حاد» نامیدهاند. درازای عود، یک برابر و نیم پهنای آن است و گودی کاسه به اندازه نصف پهنای آن بر روی عود چهار وتر کشیده میشد. زه ضخیمتر، «بم» نام دارد، سه زه دیگر به ترتیب ضخامت عبارت است از: «مثلث»، «مثنی» و «زیر». نسبت ضخامت بم به مثلث ۳/۱ است، همچنین مثلث از مثنی و مثنی از زیر. این صخامتها را با تار ابریشم اندازه میگرفتند.یعنی ضخامتها به ترتیب عبارتند از: «۲۷/ ۳۶/ ۴۸/ ۶۴». دستمزدی را که به چنگ نواز هدیه میکردند، به رسم ادب ابریشم بها میخواندند.
ارغنون یا ارغانون آلت موسیقی است که مردم یونان و روم به کار میبردند
رباب، ساز معروف مردم فارس و خراسان بود… در یونان باستان عالمان ریاضی، آفریدگار جهان را مهندس و معمار بزرگ میخواندند که همه چیز را بر منبای حساب و هندسه آفریده است. مولانا جلالالدین… به پیروی ازفیثاغورت و ارسطو تناسبهای نواهای موسیقی را بر روال تناسبهای گردش افلاک میانگارد…..
مشهورترین و محبوبترین اثری که چند سال اخیر در دنیای شعر و موسیقی ایران به وجود آمد و به نحو شگفتانگیزی عواطف و احساسات ملی ما را تحت تأثیر قرار داد، سرود جاودانه «ای ایران» شاهکار فناناپذیر روحاله خالقی و دکتر حسین گل گلاب است که بیتردید برای ایرانیان، اعم از پیر و جون و فقیر و غنی والاترین اثر ملی و هنری به شمار رفته است….
به نوشته کتاب «ادبیات آهنگین ایران»، بعد از شیدا که سر فصل ترانهسرایی پویای ایران است، و عارف که مبتکر ترانههای ملی و میهنی است، ملکالشعرای بهار، شاخصترین چهرهی ترانهسرایی ایران به شمار رفته و «مرغ سحر»، برجستهترین اثری است که از وی به جا مانده و برای اولین بار به وسیله ملوکضرابی و قمر اجرا شد….
علت موفقیت ترانه و شعر «مرا ببوس»، علاوه بر آوای گرم و هنرمندانهگلنراقی و ملودیهای آرام، دلنشین و خاطرهانگیزی که مجید وفادار خلق کرده بود، عامل مهم دیگری که در موفقیت این ترانه تأثیر قاطع و تعیینکننده داشت، کلام بدیع، زیبا و پرمفهومی بود که در سراسر این تصنیف به چشم میخورد… سراینده شعر «مرا ببوس»، دکتر حیدر رقابی تحصیلات دانشگاهی خود را در آمریکا و دکترای فلسفهاش را از دانشگاه برلن گرفته بود… و در دانشگاههای آمریکا به تدریس اشتغال داشت.در پایان استاد مجید وفادار نیز در سال ۱۳۵۴ در تهران درگذشت و بالاخره خوانندهی افسانهای «مرا ببوس»، حسن گلنراقی نیز در پایان عمر به بیماری فراموشی الزایمر گرفتار آمد و بخش عمدهای از اموال خود را وقف آسایشگاه معلولین و سالمندان نمود و در سال ۱۳۷۲ درگذشت. فریدون مشیری در بوسه و آتش میگوید:
در همه عالم کسی به یاد ندارد
نغمهسرایی که یک ترانه بخواند
تنها با یک ترانه در همهی عمر
نامش این گونه جاودانه بماند
اثر فراموش نشدنی «آوای خستهدلان» کلام بسیار استوار و کم نظیری است که تورج نگهبان آن را بر روی یکی از بهترین آهنگهای همایون خرم سرود که با آوای جذاب و لطیف مرضیه در دستگاه همایون اجرا شد….
در کتاب «حکایت نگفته» میخوانیم: «بدون کمترین شک و تردید، علی تجویدی بزرگترین آهنگساز قرن اخیر ایران است و هرگز نباید این موضوع را یک ادعای فردی تلقی نمود، زیرا کارنامهی درخشان وی در ۵۰ سال اخیر شاهد این حقیقت و پشتوانهی بیبدیل در هنر نغمهگری این سرزمین بوده و خواهد بود….
پرویز مشکاتیان نه تنها در نوازندگی سنتور و سه تار به والاترین مراحل شهرت و افتخار رسیده است و نواختههای او از برجستهترین تکنوازیها به شمار میرود، به علت نوآوریهای ارزنده و بدعتهای مطلوبی که در آهنگسازی، بالاخص سرودن آهنگ بر روی شعر از خود نشان داده و همچنین به سبب آفرینش پیشدرآمدهای بسیار زیبا و کمنظیر، در صف اول چهرههای ماندنی موسیقی معاصر ایران قرار دارد….
بیژن ترقی میگوید: نخستین نمونهی مؤثر تلفیق شعر و موسیقی سرود خوانی رودکی سمرقندی، پدر شعر پارسی در دربار نصر سامانی و برانگیختن وی به مراجعت از هرات به بخارا است که شاعر با تسلط به موسیقی و تلفیق آن با شعری مناسب و زنده کردن خاطرات بخارا و بوی دل انگیز جوی مولیان، رایحهای را به مشام سلطان رسانید که وی موزه در پا نکرده بر اسب سوار شد و آهنگ بخارا کرد. از این داستان میتوان به تأثیر غنایی موسیقی روی شعر و اثر متقابل و مضاعف آن بر روی شنوندهی صاحب دل پی برد….
از دیگر جاودانههای تأثیرگذار، ترانهی «مرگ قو» کلام بینهایت دلانگیز و پر رمز و راز حمیدی شیرازی است که در نهایت سادگی و روانی، از تنهایی انسانها و سرنوشت محتوم آنها سخن میگوید و در چارچوب داستانی رویاپرور و جملات و کلماتی مأنوس و آشنا، فلسفهی حیات را با دیدی تازه و شاعرانه تصویر میکند… مرگ قو، اولین ترانه با کلامی بود که در سال ۱۳۴۰ با صدای بم عباس مهرپویا خوانده شد و به زودی میان طرفداران موسیقی پاپ، دوستداران زیاد پیدا کرد و مهرپویا به عنوان خوانندهای صاحب سبک شهرت یافت…
ترانههای منیر (دکتر منیر طه)، عطر و رنگ خاصی داشت، عطر و رنگی که بعضاً آن را به «عرفان» منتسب میکردند. اما حقیقت این بود که بنمایهی ترانههای منیر «عشق» بود.
آن هم عشقی جسمانی نه آنچنان که برخی از نویسندگان و یا دست اندرکاران رادیو، از آن به عنوان عشقی عرفانی و آسمانی نام میبردند تا گروههای متعصب جامعه را قانع کنند که منظور شاعر از بیان این هیجانات و شوریدگیها صرفاً مسایل عرفانی است. ترانههای منیر عموماً تصویر شیفتگیها و شیداییهای دختر جوانی بود که عشق را بالاترین هویت هستی میدانست. او در حالی که بیست و دو سال بیشتر نداشت، از هیجانات روحی و عاطفی خود چنین میگوید:شبی از میخانهام برکش/ به سان پیمانهام سر کش/ به میخواران مستیم بگذار/ اگر جویی ساغر مستی/ اگر خواهی مستی و هستی/ به این و آن، هستیم مگذار/ به کس مگو مگو، حدیث این سبو/تا بنوشندم/ تا بنوشندم/ منم راز هستی/ منم رمز مستی/ اگر خواهی هستی/ اگر جویی مستی/ مرا درکش/ ببر سر کش/ حریفان را مگو مستم، مده یک دم تو از دستم/ به کس مگو مگو، حدیث این سبو/ تا بنوشندم، تا بنوشندم/ اگر از من کسی پرسید/ مگو بودم، مگو هستم…
دریغا که رهی، خالدی و دلکش سالهاست که به ابدیت شتافتهاند، اما بیگمان آثاری که از آنها برجای مانده، آن چنان شیوا، عمیق و پرمعناست که برای سالهای سال خاطرهی آنها درمیان ایرانیان زنده خواهد ماند….
کتاب ارزنده و پرمحتوای هزار آوا مجموعه جالبی است برای علاقمندان آهنگها و ترانهها و نوازندگان و هنرمندان بنام ایران.