اعتراضات ایران در صدمین روز؛ وقتی رهبر جمهوری اسلامی معترضان را «۴ نفر شریر یا فریب‌خورده» می‌بیند

صد روز از جنبش اعتراضی در ایران گذشت. آنچه در این روزها ثبت و ضبط شده، در تاریخ جمهوری اسلامی بی سابقه است. از روزی که بر مزار مهسا امینی نوشته شد «نامت یک اسم رمز می‌شود» تا امروز، با تحولات بی‌سابقه‌ای روبرو هستیم که شاید گذشت زمان، عمق، وسعت و اهمیت آن را نشان دهد.

در این مدت جامعه شناسان و تحلیلگران سیاسی و اجتماعی مقالات و سخنرانی‌هایی از آنچه در اعتراضات سراسری گذشته است، گفته و نوشته‌اند و اشتراک نظر اکثر آنان براین بوده که حکومت در «لبه پرتگاه» یا «برهه تاریخی» قرار گرفته وکشمکشی که امروز بین معترضان و حکومت در جریان است برای بقا یا سقوط یک نظام سیاسی به نام «جمهوری اسلامی» است.

در این مقابل چنین نوشته‌هایی، رفتارنظام حکمرانی و به طور مشخص آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، در ملاعام به گونه‌ای بوده که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده و به گفته وی «چهار نفر آدم شریر یا فریب‌خورده»، «اغتشاش» کردند و انقلاب اسلامی به «درختی تناور تبدیل شده که غلط بکند کسی حتی فکر کَندن آن را نیز بکند» و این درحالی است که بولتن‌های هک شده از خبرگزاری فارس چیز دیگری می‌گوید.

مهار اعتراضات؛ استفاده از همان تاکتیک قدیمی

در مسیر اعتراضات سراسری که با شعار «زن زندگی، آزادی» به راه افتاد ، رفتار و خواسته معترضان که دختران و پسران «دهه هشتادی» در محور آن بودند تبدیل به «نه به جمهوری اسلامی» شد و با ادامه اعتراضات ترکیب جمعیتی، قومی، نژادی و مذهبی معترضان متنوع و متکثر شد و بخش بزرگی از کشور را فرا گرفت.

در مقابل چنین جنبشی، آیت‌الله علی خامنه‌ای آن را «جنگ ترکیبی دشمن علیه ملت» نامید که عده‌ای«غافل، جاهل و یا دارای تحلیل بد» در این جنگ مورد سوء‌استفاده دشمن قرار گرفته‌اند.

حکومت برای مهار اعتراضات، از همان تاکتیک قدیمی ایجاد رعب و وحشت و عملیات روانی- رسانه‌ای استفاده کرد تا معترضان را سرکوب کند ولی این روش با وجود کشتار صدها نفر و بازداشت هزاران نفر، جواب نداده و به قول مهدی کروبی، از رهبران جنبش اعتراضی سال هشتاد و هشت ، روش «النصر بالرعب در قبال این ملت به ستوه آمده از ظلم، تحقیر، تبعیض وفساد دیگر کارایی ندارد».

به گفته سازمان حقوق بشر ایران از شروع اعتراضات تا ۲۶ آذر ۱۴۰۱، دست‌کم ۴۶۹ شهروند، از جمله ۶۳ کودک کشته شده‌اند. حکومت زیر بار چنین آماری نمی‌رود و شورای عالی امنیت ملی در۱۲ آذرماه شمار کشته‌ها را دویست نفر اعلام کرد.

در اطلاعیه این شورا، افراد کشته شده شامل «شهدای امنیت، شهدای مردمی و افراد بی‌گناه» خوانده شد که قربانی «پروژه کشته‌سازی گروهک‌ها، اغتشاشگران و نیز عناصر ضدانقلاب مسلح عضو گروهک‌های تجزیه‌طلب» شده‌اند. حکومت زیربار شلیک یک گلوله و کشتن یک نفر نیز نمی‌رود و شورای امنیت اعلام کرد « نظام جمهوری اسلامی تلاش کرده، با مدارای حداکثری امنیتی برخورد و اقدامات سیاسی جهت جذب حداکثری را در دستورکار قرار دهد».

«گفت» بدون «گو»

جدا از اقدامات سرکوبگرانه حکومت در برخورد با معترضان، بخشی شاید کوچک از بدنه حاکمیت از گفت‌وگو و شنیدن صدای مخالفان سخن گفت. صدا و سیمای جمهوری اسلامی برنامه‌هایی مختلفی با حضور کارشناسان و حتی افراد ممنوع التصویر از فعالان اصلاح طلب و دانشگاهی پخش کرد تا به نوعی نقش «سوپاپ اطمینان» را برای نظام بازی کنند.

نهادهای امنیتی در حالی که مشغول بازداشت شماری از فعالان مدنی و سیاسی بودند، رئیس قوه قضاییه در ۱۸ مهرماه اعلام کرد «مخالفان بیایند در خدمت هستم تا گفت‌وگو کنیم». منتقدان در پاسخ به فراخوان غلامحسین محسنی‌اژه‌ای، به او پیشنهاد کردند که جای دوری نرود و با زندانیان سیاسی و کسانی مانند مصطفی تاجزاده و همان دهه هشتادی‌ها که بازداشت شده‌اند، گفت‌وگو را آغاز کند.

فراخوان آقای اژه‌ای دو روز بیشتر دوام نداشت و روز۲۰ مهرماه علی خامنه‌ای در دیدار اعضای دوره جدید مجمع تشخیص مصلحت نظام به روسای قوا و مسئولان گفت «یکی از اهداف دشمن همین است که حواس مسئولین و مدیران و موظفین کارهای اساسی را پرت کنند، مشغول کنند به این چیزهای روزمره. حواستان پرت نشود کارهای اساسی را انجام بدهید»

سخنان آقای خامنه‌ای نشان از این داشت که نیازی به گفت‌وگو نیست، جنبشی که به راه افتاده «اساسی» نیست و شاید نهادی مانند «مجمع تشخیص مصلحت نظام» نیازی به ورود به چنین موضوع امنیتی را ندارد.

به نظر می‌رسد حاکمیت تصور نمی‌کرد اعتراضات در ماه آذرماه نیز ادامه پیدا کند و ناچار شد پروژه گفت‌وگو را دوباره زنده کند لذا شورای عالی امنیت ملی در۱۳ آذرماه با گروه‌های اصلاح‌طلب و اصولگرا جلسه گذاشت و در وزارت کشور نیز چنین جلساتی برگزار شد.

محمدرضا باهنر، از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام، ۲۰ آذرماه به خبرگزاری تسنیم گفت جلسات شورای عالی امنیت «خودسرانه» نیست و «احتمال قوی می‌دهیم از سوی حاکمیت تنظیم شده است و وقتی چنین جلسه‌ای برگزار می‌شود، یعنی قرار است اصلاحاتی انجام شود».

محمدباقر قالیباف

منبع تصویر،TASNIM

توضیح تصویر،روسای قوا از جمله محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس در جریان اعتراضات اخیر صحبت از «حکمرانی نو» و اصلاح ساختارها کردند اما مجبور شدند حرف‌شان را اصلاح کنند

بازی با کلمات

در مدتی که از جنبش اعتراضی گذشته، نظام ترفندهای مختلفی را برای تسلط بر افکار عمومی و آرام کردن اوضاع به کار گرفته است.

یکی از متداول‌ترین اقدامات حکومت در سال‌های گذشته که امسال نیز از زبان مسئولان تکرار شد طرح «اختصاص مکانی برای تجمعات اعتراضی» بود. سابقه نشان داده که این حرف‌ها موسمی است و به محض کنترل دستگاه حکومت بر اوضاع این حرف‌ها نیز به فراموشی سپرده می‌شود.

از آغاز جنبش اعتراضی شماری از احزاب دارای مجوز و گروه‌ها در رسانه‌ها اعلام کردند، براساس قانون اساسی درخواست تجمع اعتراضی کرده‌اند اما به هیچ‌کدام از درخواست‌ها پاسخ داده نشد یا به بهانه‌های مختلف آن را رد کردند.

وزیر کشور در دهم آذرماه شروط برگزاری تجمعات را اعلام کرد و گفت «برگزاری تجمع مشمول زمانی که برخی تلاش می‌کنند ناآرامی را تزریق کنند، نیست و بعد این شرایط ما حتما آمادگی داریم» با چنین تبصره‌ای به نظر می‌رسد هر درخواستی می‌تواند مشمول «شرایط ناآرام» شود.

حکومت در جریان اعتراضات، همچنین اشاره به تغییر و تحول در ساختار «حکمرانی» کشور کرد. ابراهیم رئیسی در ۱۲ مهرماه خبر داد که «رهبر انقلاب اجازه داده‌اند در صورت نیاز، سیاست های کلی نظام اصلاح شود» و محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس نیز در ۱۵ آبان‌ماه صحبت از «حکمرانی نو» کرد و اظهار امیدواری کرد که«هر چه زودتر امنیت در کشور به صورت کامل تثبیت شود تا تغییرات مشروع و لازم به سمت حکمرانی نو آغاز شود».

سخنان روسای دو قوه این تصور را بوجود آورده بود که ممکن است آنها از جانب رهبر جمهوری اسلامی حاوی پیامی به ملت باشند و بعضی از تحلیلگران به نوعی آن را آغاز «عقب‌نشینی» نظام یا ورود «عقلانیت» در دستگاه حکمرانی تلقی کردند اما این وعده‌های پرهیاهو خیلی دوام نیافت.

رئیس مجلس در روز ۱۲ آذرماه در «همایش ملی مسئولیت اجرای قانون اساسی» از وعده اصلاحات ساختاری کوتاه آمد و گفت منظورش از ایده حکمرانی نو «همان اجرای قانون اساسی بوده است» و ابراهیم رئیسی نیز در همین همایش از قول یک «حقوقدان آفریقایی» گفت «مترقی‌ترین قانون اساسی در دنیا» را داریم.

علی خامنه‌ای

منبع تصویر،KHAMENEI.IR

توضیح تصویر،آقای خامنه‌ای در این صد روزه دوازده دیدار عمومی با مسئولان و گروه‌های مختلف داشته است

از «دل‌سوختن» تا «آهن داغ»

رهبر جمهورری اسلامی از زمان جان باختن مهسا امینی (۲۵ شهریورماه) تا به امروز ۱۲ دیدار با دانشجویان، مسئولان، بسیجیان و گروه‌های مختلف داشته است. در ۳۰ شهریورماه که دامنه اعتراضات در حال شعله ور شدن بود با «فرماندهان دفاع مقدس» دیدار داشت و اشاره‌ای به آنچه در جامعه ملتهب ایران می‌گذشت، نکرد. «دفاع مقدس» در ادبیات جمهوری اسلامی اشاره است به جنگ ایران و عراق.

نخستین واکنش آیت‌الله خامنه‌ای به اعتراضات در ۱۱ مهرماه، در مراسم مشترک دانش‌آموختگی دانشجویان دانشگاه‌های افسری نیروهای مسلح بود.

او نامی از مهسا امینی نبرد و گفت«دختر جوانی درگذشت، دل ما هم سوخت» و بخشی از معترضان را جوانان و نوجوانان «هیجانی‌ و احساساتی» خواند و از این که «خواص» از عملکرد پلیس گلایه کرده‌اند انتقاد کرد و از آنها خواست «جبران» کنند.

رهبر جمهوری اسلامی از همان آغاز اعتراضات، همچون گذشته از کلمه «اغتشاش» استفاده کرد و گفت «این اغتشاش برنامه‌ریزی داشت و اگر قضیه این دختر جوان هم نبود، یک بهانه‌ی دیگری درست می‌کردند برای اینکه امسال در اول مهر در کشور ناامنی درست کنند. بنده به صراحت می‌گویم این برنامه‌ریزی کار آمریکا، کار رژیم غاصب و جعلی صهیونیستی و دنباله‌روهای آنها است».

نگاهی به سخنان آیت‌الله خامنه‌ای نشان می‌دهد پایه و اساس اولین بیانیه مشترک وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه درباره « مداخلات رژیم آمریکا در اغتشاشات اخیر کشور» براساس گفته‌های اوست و بولتن‌های محرمانه‌ای که از خبرگزاری فارس هک و منتشر شده این گمانه را تائید می‌کند چنانکه در یکی از بولتن‌ها نوشته شده «شنیده شده صدور بیانیه مشترک وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه بنا به توصیه رهبر معظم انقلاب بوده است».

ششم آبان‌ماه این دونهاد امنیتی در یک گزارش مفصل اعلام کردند که عوامل جاسوسی چند کشور با رسانه‌هایی مانند توئیتر و اینستاگرام پشت «جنگ ترکیبی و براندازی نرم» هستند.

در این میان، یک «پاس‌کاری» میان رهبر و نیروهای امنیتی صورت گرفت و آقای خامنه‌ای در ۱۱ آبان‌ماه در دیدار با دانش آموزان، بیانیه سپاه و وزارت اطلاعات را حاوی «اطلاعات مهمی» دانست و بدون اشاره به کشتار خونین نمازگزاران زاهدان، حادثه شاهچراغ را نمونه‌ای از اقدامات دشمنان خواند و اعلام کرد « ما یقه‌ اینها را رها نخواهیم کرد. نظام جمهوری اسلامی حتماً به حساب این جنایت‌کارها خواهد رسید. هر کس ثابت بشود که در این جنایت‌ها دستی داشته، ان‌شاالله مجازات خواهد شد؛ بدون تردید».

آقای خامنه‌ای در حالی که حدود دو ماه از اعتراضات می‌گذشت، در دیدار با شماری از مردم اصفهان در ۲۸ آبان‌ماه، مجدد بیانیه نهادهای امنیتی را یادآوری کرد و معترضان را «چهار نفر آدم شریر یا فریب‌خورده » دانست و تاکید کرد «بدون شک، این بساطِ شرارت جمع خواهد شد».

او بخش مفصلی از سخنانش را به مجازات معترضان اختصاص داد و گفت « قوه‌ قضائیه با قدرت، بحمدالله سرپا و زنده و پرانگیزه هم هست باید اینها را مجازات کند» و در پایان به طور تلویحی شدیدترین نوع مجازات را پیشنهاد کرد و گفت «قدیم‌ها زخم‌هایی را که خوب نمی‌شد، داغ می‌کردند. یک آهنی را می‌گذاشتند در آتش، سرخ که شد، بگذارند روی زخم که خوب بشود».

یکی از مهمترین سخنرانی‌های آیت‌الله خامنه‌ای به پنجم آذرماه در دیدار با بسیجیان برمی‌گردد و او برای چندمین بار درباره تعداد معترضان آنها را اندک و «چهار نفر اغتشاشگر» خواند و سرانجام در برابر انتقادات و کسانی که می‌گویند «صدای مردم را بشنوید» واکنش نشان داد و از فهم سیاسی و تحلیل عده‌ای در روزنامه‌ها و فضای مجازی اظهار «تاسف» کرد و گفت «می‌گوید صدای ملّت را بشنوید! صدای رعدآسای ملت در سیزدهمِ آبانِ امسال بلند شد؛ شنیدید؟ شما صدای ملّت را بشنوید. مگر از تشییع جنازه‌ شهید سلیمانی چقدر گذشته؟…صدای ملت این است. شما چرا صدای ملت را نمی‌شنوید؟».

اعتراض

منبع تصویر،SOCIALMEDIA

عقب‌نشینی هرگز

آیت‌الله علی خامنه‌ای در این صد روزه، در مجموع در یک مسیر مشخص حرکت کرده و مسبوق به سابقه است. این روزها اگر چه بیش از هفته‌های آغازین جنبش، روی مجازات معترضات تاکید دارد، اما استراتژی او به عبارتی کوتاه نیامدن در بحران‌هاست و در بسیاری از سخنرانی‌ها روی این نکته تاکید و اصرار دارد.

چنین سیاستی منجر شده اختلاف نظر سران قوا، بخصوص مجلس و دولت به بیرون درز نکند و نیروهایی که به نوعی زوایه داشته باشند یا هم‌صدا نباشند از این معادله حذف می‌شوند. به عنوان نمونه اگر اوایل این جنبش اعتراضی، غلامحسین محسنی‌اژه‌ای خواستار گفت‌وگو با مخالفان شده بود، هفته گذشته اعلام کرد نود درصد مشکلات کشور مربوط به دشمنان است و ده درصد از آن به مسایل مدیریتی برمی‌گردد.

از سوی دیگر آقای خامنه‌ای با توجه به سن و سال و بیماری‌های احتمالی‌اش، بیش از هر زمانی نگران آینده جمهوری اسلامی و بحران‌های پیش رو است و افشای بولتن‌های محرمانه خبرگزاری فارس، موید عمق نگرانی‌های او از اوضاع کشور است.

او جدا از چهره‌ای که از خودش در انظار عمومی نشان می‌دهد و می‌گوید دخالتی در مسایل اجرایی یا انتخاباتی ندارد، اما بولتن‌های محرمانه خبرگزاری فارس چیز دیگری می‌گوید.

این بولتن‌ها که کمتر از یک ماه پیش بوسیله «بلک ریوارد» هک و منتشر شد، نشان می‌دهد رهبر جمهوری اسلامی در جزیی‌ترین مسایل کشور دخالت دارد وحتی درباره یک کانال تلگرامی به نام «اخبار نیمه محرمانه» نظر او را جویا می‌شوند.

در جریان کشتار «جمعه خونین زاهدان» پس از چهل روز، نمایندگانی برای «ابلاغ سلام» و بررسی کشتار مردم به استان می‌فرستد و دستور می‌دهد مولوی عبدالحمید اسماعیل‌زهی، امام جمعه اهل سنت زاهدان بخاطر انتقادات تندش بازداشت نشود و در عوض «بی آبرو» شود.

یکی از بزرگترین دست‌آوردهای جنبش اعتراضی فروریختن ترس معترضان از ماشین سرکوب نظام و ادامه اعتراضات است. این موضوع در یکی از همین بولتن‌ها که معروف به «فارس گیت» شده، منعکس شده است.

به نوشته یکی از این بولتن‌ها، آقای خامنه‌ای در جلسه خصوصی با فرمانده نیروی انتظامی می‌گوید «یک وقت خود را نبازید».

فرمانده کل قوا درباره اعتراضات سراسری به حسین اشتری، فرمانده کل نیروهای انتظامی، می‌گوید «این فضایی که در میدان است قابل مدیریت است. به کارکنان زیرمجموعه‌تان بگویید مبارزه‌مان با سران استکبار است. روی انگیزه نیروهای مسلح تأکید بکنید و روی معیشت‌شان تأکید بکنید. این دو در دستور کار باشد».

پس از سخنان آقای خامنه‌ای در هشتم آبان‌ماه رسانه‌های ایران خبر دادند نمایندگان مجلس بودجه سال ۱۴۰۱ کل کشور را اصلاح کردند و قرار است ۲۰ درصد به حقوق نیروهای انتظامی و مسلح اضافه شود.

حجاب، خط قرمزی که رد شد

یکی از بحث‌هایی که در بولتن‌های محرمانه خبرگزاری فارس به آن اشاره دارد، موضوع حجاب در جنبش اعتراضی است که اذعان می‌شود «قداست» حجاب فرو ریخته است و « دستاورد خطرناکی» برای معترضان است.

نگاهی به سخنان آقای خامنه‌ای در صد روز اخیر نشان می‌دهد او در مقابل سوزاندن روسری‌ها و مقاومت زنان در برابر حجاب اجباری سکوت اختیار کرده و اشاره‌ خاصی به آن ندارد.

او در اسفندماه سال ۹۶ در واکنش به دخترانی که در جریان اعتراضات دی‌ماه همان سال، روسری از سر برداشتند واکنش نشان داده بود و گفته بود «اینکه ۴ دختر فریب بخورند و روسری بردارند، مسئله‌ی، حقیر است».

بررسی رسانه‌های ایران نشان می‌دهد در روزهای اخیر دوباره موضوع حجاب پر رنگ‌تر از صد روز گذشته مطرح می‌شود. به نظر می‌رسد به دستور نهادهای حاکمیتی از روحانیون نزدیک به حکومت خواسته‌ شده دوباره روی حجاب اجباری متمرکز شوند و بگویند حجاب خط قرمز است و اجازه نمی‌دهند بی‌حجابی در کشور راه بیفتد.

در نماز جمعه اخیر اکثر شهرها، امامان جمعه درباره حجاب صحبت کردند و محمدجواد حاج علی اکبری، امام جمعه موقت تهران گفت که «در ماجرای فتنه انگیزی‌های سه ماهه اخیر، قبح بی حرمتی به حجاب شکسته شد. این از همه آسیب‌ها مهمتر است».

احمد مروی، مدیر آستان قدس رضوی اول دی‌ماه گفت «درد آور است که در جامعه اسلامی انسان شاهد بی‌حجابی از ناحیه بانوان مسلمان باشد».

در همین خصوص معاون سیاسی استاندار خراسان جنوبی در اظهاراتی روز دوشنبه (پنج دی/بیست وشش دسامبر) تاکید کرد که «هیچ دستگاه، نهاد، موسسه،‌ بانک و شرکت در این استان حق ارائه خدمات به افرادی که کشف حجاب کردند، ندارد.»

محمدرضا طالبی در نشست ستاد عفاف و حجاب استان خراسان جنوبی گفت: «در صورت پاسخگویی ادارات به افرادی که کشف حجاب کرده، مدیر یا مسئول آن مجموعه باید پاسخگوی این قصور و خطا باشد.»

شعارها علیه رهبر جمهوری اسلامی

از نکات قابل توجه دیگر که در بولتن خبرگزاری فارس بر آن تاکید شده بی‌سابقه بودن میزان شعارها علیه آقای خامنه‌ای است. گفته شده «یکی از تفاوت‌هایی اغتشاشات اخیر با اغتشاشات سال ۹۸، ۹۶، ۸۸ و قبل از آن (این است که) هیچ وقت در این حجم، این اندازه و با این کیفیت و کمیت» علیه آقای خامنه‌ای شعار داده نشده است.

با وجود چنین کم و کیفی از شعارها علیه آقای خامنه‌ای، او این روزها اشاره‌ای به این شعارها نیز ندارد و این در حالی است که در جریان جنبش سبز به پاره کردن عکس‌هایش واکنش نشان داد و در روز ۲۹ خرداد سال ۸۸ در نماز جمعه اعلام کرد «من جان ناقابلی دارم، جسم ناقصی دارم، اندک آبروئی هم دارم که این را هم خود شما به ما دادید؛ همه‌ اینها را من کف دست گرفتم، در راه این انقلاب و در راه اسلام فدا خواهم کرد».

در جریان صد روزی که از جنبش اعتراضی می‌گذرد بولتن‌های محرمانه خبرگزاری فارس و فضای رسانه‌های نزدیک به حکومت نشان می‌دهد که اتفاق مهم دیگری نیز در عرصه حاکمیتی رخ داده و دستگاه رهبری با ریزش‌های بیشتری از طرف نیروهای نزدیک به حکومت روبرو بوده است. شمار حامیان آقای خامنه‌ای که تمام قد به حمایت از سرکوب معترضان وارد صحنه شدند بسیار اندک بود چنانکه در یکی از بولتن‌های محرمانه به سخن «غلامعلی حداد عادل»، مشاور رهبر اشاره شده که گفته «آقای خامنه‌ای از اصول‌گرایان گله داشته چرا سکوت کرده‌اند و حتی یک توئیت هم نزده‌اند».