جنگ اوکراین چه اثری بر درآمد نفت و گاز ایران داشت؟

بی سی سی فارسی ـــ در فاصله کوتاهی بعد از آغاز جنگ اوکراین، خیلی زود همه نگاهها متوجه بازار جهانی انرژی شد. روسیه یکی از مهم‌ترین منابع تامین انرژی اروپا بود و عزم غرب برای فشار بر مسکو، این احتمال را مطرح کرد که اروپا از وابستگی‌اش به روسیه در این زمینه خواهد کاست.

بازتاب این تحلیل‌ها در ایران، شکل‌ گرفتن امیدواری قابل ملاحظه‌ای در میان نخبگان – چه رسانه‌ها و چه سیاستمداران – در ارتباط با فوایدی بود که این تحولات می‌توانست برای ایران داشته باشد. خیلی زود برخی می‌گفتند که ایران از این پس می‌تواند به دلیل در اختیار داشتن منابع انرژی قابل توجه، از این منابع به عنوان ابزار چانه زنی در مذاکرات هسته‌ای استفاده کند.

همزمان این ادعا نیز مطرح شد که نفت و گاز طبیعی ایران می‌تواند به حل بحران جهانی انرژی کمک کند؛ بحرانی که در سه سال گذشته و با شیوع کرونا شدت گرفته بود و در پی جنگ اوکراین، با پیچیدگی تازه‌ای دست و پنجه نرم می‌کرد.

در آن روزها البته، کمتر این پرسش به شکل جدی در رسانه‌ها مطرح شد که ایران با کدامین ظرفیت تولید گاز طبیعی، می‌تواند به اروپا گاز صادر کند و این گاز قرار است از از کدامین مسیر به اروپا برسد؟

طبیعتا در این یکسال چنین اتفاقی رخ نداد و ایران به شکل معجزه‌آسایی به حلال بحران گاز اروپا تبدیل نشد. علاوه بر آن، ایران از تحول مهم دیگری که جنگ اوکراین به دنبال داشت، یعنی افزایش نقش ان‌ال‌جی (گاز طبیعی مایع) در تامین امنیت جهانی انرژی نیز بی‌نصیب ماند.

در بازار نفت نیز، روسیه ناچار شد تا بر بازارهای آسیایی متمرکز شود و با تخیفیف‌های ویژه، انگیزه کافی برای مشتریانش در ترکیه، هند و چین ایجاد کند تا کماکان از این کشور نفت وارد کنند؛ تحولی دیگر که در پی جنگ اوکراین رقم خورد و نه فقط ایران، بلکه به نفع هیچ کدام از کشورهای عمده تولیدکننده نفت نبود.

نفت و ارزان فروشی روسیه به مشتری‌های ایران

.

منبع تصویر،GETTY IMAGES

چین به عنوان بزرگترین مصرف کننده انرژی، برای کشورهای عمده تولید کننده نفت و گاز طبیعی، اهمیت قابل توجی دارد. برای درک بهتر موقعیت چین در بازار جهانی انرژی، باید در نظر داشت که در سال ۲۰۲۲، چین در حدود ۲۲۰ میلیارد دلار برای واردات نفت خام هزینه کرده است.

عربستان سعودی تامین کننده ۱۷.۴ درصد نفت چین بوده است و در رده های بعدی روسیه با ۱۵.۶ درصد و عراق با ۱۰.۰۲ قرار دارند.

پس از خروج آمریکا از برجام، چین مشتری عمده نفت ایران در بازار خاکستری نیز بوده. به این معنا که ایران از روشهای نامتعارف برای فروش نفت به چین بهره گرفته است. به همین دلیل در مورد میزان دقیق نفت فروخته شده ایران به چین آمار دقیقی در دسترسی نیست.

ضمن این‌که که همواره قیمت نفت فروخته شده ایران به چین و نحوه دریافت آن نیز به پرسش‌هایی روبه‌روست و دولتمردان ایران هرگز جوابی واضح به این سوال‌ها نداده‌اند.

در غیاب آمار قابل اعتنا و موثق، دشوار بتوان گفت که نقش و سهم ایران در امنیت انرژی چین چقدر است. اما بهرحال، سخت نیست گفتن اینکه چین همانقدر که برای دیگر تولید‌کنندگان نفت خام اهمیت دارد، برای ایران نیز مهم است. به ویژه اینکه این کشورکماکان به رغم تحریم‌های سخت‌گیرانه آمریکا به خرید نفت از ایران ادامه داده است.

اما در پی جنگ اوکراین، تمرکز روسیه بر بازار شرق آسیا و جنوب غرب آسیا افزایش یافته و پیش‌بینی می‌شود این کشور در کوتاه مدت به فروش نفت با تخفیف زیاد به کشورهایی مثل هند، چین و ترکیه ادامه دهد. این به معنای کاهش فروش نفت ایران به چین است.

بدین ترتیب نه تنها به دلیل جنگ اوکراین، موقعیت ضعیف و متزلزل ایران به عنوان فروشنده نفت به چین، ضعیف‌تر هم شد، بلکه حتی اگر اگر مذاکرات هسته ای به نتیجه برسد که فعلا چشم‌اندازی برای آن وجود ندارد، با لغو احتمالی تحریم‌ها هم شرایط برای بازگشت ایران به بازار نفت سخت‌تر از قبل خواهد بود.

خوان نعمتی به نام «ان‌ال‌جی» و سر بی‌کلاه ایران

.

منبع تصویر،GETTY IMAGES

ال‌ان‌جی یا گاز طبیعی مایع، در واقع همان گاز طبیعی است که با هدف آسان‌تر شدن حمل و نقل آن، به طور موقت و در جریان فرآیندی پالایشگاهی به شکل مایع درآمده است تا در نبود خط لوله بتوان آن را از طریق کشتی‌های تجاری و دیگر ابزارهای حمل و نقل به دست مشتری رساند.

یکی از مهم‌ترین اثرات جنگ اوکراین این بود که سهم این شیوه از خرید و فروش گاز طبیعی به شدت افزایش یافت. چرا که بازارهای بسیار مهم روسیه در غرب اروپا که برای سال‌ها با خط‌ لوله، گاز مورد نیازشان تامین می‌شد، به دلیل تحریم روسیه از دست این کشور خارج شدند و تولیدکنندگان که خط لوله انتقال گاز به اروپا نداشتند، توانستند با فناوری تبدیل گاز طبیعی به ال‌ان‌جی، در اروپا مشتری پیدا کنند.

این موضوع نقش ال‌ان‌جی را تامین امنیت انرژی در جهان به کلی متحول کرد. افزایش تقاضا برای ال‌ان‌جی نه تنها باعث افزایش قیمت آن شد، بلکه فرصت مناسبی برای کشورهای تولیدکننده گاز مایع، از جمله کشورهای عرب منطقه و آفریقا فراهم کرد تا منابع مالی و تکنولوژی لازم برای پروژه های جدید ال‌ان‌جی خود را به راحتی از سرمایه‌گذاران امیدوار کشورهای اروپایی و چین تامین کنند.

کشوری مثل عمان که ذخایر گاز طبیعی آن قابل قیاس با ایران نیست، به صادرکننده ال‌ان‌جی به شرق آسیا تبدیل شد و حتی برای فروش ال‌ان‌جی به ترکیه و آلمان نیز قراردادهایی جدید امضا کرد.

قطر که در میدان عظیم پارس جنوبی با ایران شریک است، توانست با جذب سرمایه گذاری ۳۰ میلیارد دلاری در گنبد شمالی، در کوتاه مدت ظرفیت تولید ال‌ان‌جی را بیش از ۶۰ درصد افزایش دهد و آن را به ۱۲۶ میلیون تن برساند. این کشور همچنین توانست طولانی ترین قرارداد فروش ال‌ان‌جی را با چین امضا کند.

عربستان سعودی نیز در نظر دارد با سرمایه گذاری ۱۱۰ میلیارد دلاری، به تولید کننده گاز طبیعی و صادر کننده آن تبدیل شود. در برنامه‌های این کشور قرار است که از گاز طبیعی تولید شده، برای تولید هیدروژن استفاده شود. بر اساس برنامه چشم‌انداز۲۰۳۰ ، این کشور در تلاش است تا به بزرگترین تولید کننده هیدروژن جهان تبدیل شود.

ایران اما هنوز نتوانسته وارد بازار ال‌ان‌جی شود. چرا که تاسیسات تولید ال‌ان‌جی در کشور وجود ندارد و مهم‌ترین پروژه توسعه این فناوری که به «ایران ان‌ان‌جی» معروف است، بعد از حدود ۲۰ سال هنوز به نتیجه نرسیده است. اصلی‌ترین مانع ایران برای توسعه این فناوری، فقدان سرمایه‌گذاری و عدم همراهی شرکت‌های دارای این تکنولوژی برای همکاری با ایران به دلیل تحریم‌های آمریکاست.

امید به سرمایه‌گذاری روسیه در صنعت گاز ایران

.

منبع تصویر،GETTY IMAGES

همزمان با بحران جهانی انرژی، ایران با چنان وضعیت دشواری روبه‌رو شد که حتی از تامین نیاز داخلی گاز نیز ناتوان ماند.

پس از خروج دولت ترامپ از برجام ایران امیدوار بود که بتواند با استفاده از منابع مالی و تکنولوژی شرکتهای چینی و روس نیازهای صنعت انرژی را تامین کند. شرکت «سن ان پی سی» چین به همراه شرکت توتال فرانسه برای توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی با ایران به توافق رسیده بودند که در نهایت هر دو از صنعت انرژی ایران خارج شدند.

در این بین برخی شرکتهای روس به رغم بازگشت تحریم‌های آمریکا، در میادین نفت و گاز ایران ماندگار شدند. در حال حاضر شرکتهای روسی در میادین آبان و پایدار غرب حضور داند و اخیرا هم با امضای قراردادهایی توانستند مجوز حضور در میادین پایدار شرق و چشمه خوش و دالپری را به دست بیاورند.

و حالا که در جریان جنگ اوکراین، ایران با ارسال پهپاد به روسیه، بیش از هر زمانی به این کشور نزدیک شده است، این انتظار شکل گرفته که شرکت‌های روس، جای خالی سرمایه‌گذاران دیگر را در صنعت انرژی ایران پرکنند.

اما فارغ از محدودیت‌های شرکت‌های روسی از نظر قدرت سرمایه‌گذاری، یکی ازنکات مهم در ارتباط با رابطه ایران و روسیه در صنایع انرژی این است که این دو کشور در واقع رقیب یکدیگر در بازار هستند. به همین دلیل نیز روسیه تاکنون تنها در پروژه‌هایی سرمایه‌گذاری کرده که مطمئن بوده در بازار انرژی برایش دردسر ساز نمی‌شوند.

در نهایت در اواخر تیر ماه گذشته، تفاهم نامه ۴۰ میلیارد دلاری ایران با شرکت گازپروم امضا شد. به گفته محسن خجسته مهر مدیر عامل شرکت ملی نفت ایران، گازپروم قرار است در چارچوب این تفاهم نامه گازپر برای توسعه میدان گازی پارس‌شمالی و کیش، توسعه شش میدان نفتی از جمله منصوری، آب‌تیمور، کرنج، آذر و چنگوله ۱۰ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری کند.

همچنین سرمایه‌گذاری ۱۵ میلیارد دلاری گازپروم برای فشار افزایی در میدان پارس جنوبی و سوآپ گاز و فرآورده نفتی با روس‌ها و سرمایه‌گذاری جهت تکمیل پروژه «ایران ال‌ان‌جی»، از محورهای این تفاهم است.

یکی از مواردی که تبلیغات زیادی از سوی اصولگرایان در مورد آن صورت گرفت، توافق ایران و روسیه برای برای واردات روزانه ۵۵ میلیون متر مکعب گاز «برای منظورهای مختلف» بود. ادعا می‌شود که ایران با واردات گاز از روسیه هم می‌تواند بخشی از نیاز خود را تامین کند و هم با سواپ گاز روسیه به کشورهای همسایه، به هاب انرژی در منطقه تبدیل شود.

این ادعاها دستکم تا زمستان امسال که ایران با کمبود گاز روبه‌رو بود، رنگی از واقعیت به خود ندیدند. علاوه بر این انتظار می‌رود چنین کمبودهایی در سال‌های پیش رو بیشتر هم ادامه یابند.

در حال حاضر بیش از ۷۰ درصد گاز مصرفی داخل از میدان پارس جنوبی به دست می‌آید که با یک مشکل عمده دست و پنجه نرم می‌کند: افت فشار. ایران با توان فنی شرکت‌های داخلی، قادر به حل مشکل افت فشار در میدان پارس جنوبی نیست. تکنولوژی شرکت‌های روس و چینی نیز نمی تواند مشکل افت فشار در میدان پارس جنوبی را جلب کند.

بر اساس آخرین محاسبات وزارت نفت و مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، از سال آینده ( فروردین ۱۴۰۲) ، میدان عظیم پارس جنوبی وارد نیمه دوم عمر خود خواهد شد و به این ترتیب سالانه ۱۰ میلیارد متر مکعب از ظرفیت تولید آن کاسته خواهد شد.

تولید کنونی گاز ایران کمتر از ۲۶۰ میلیارد متر مکعب در سال است. یعنی زمستان آینده ایران با کمبود گاز طبیعی روبرو خواهد بود. این در حالی است که ایران بعد از روسیه، بزرگترین ذخایر گاز طبیعی جهان را داراست.

اما تداوم تحریم‌ها، سومدیریت، هدر رفتن حجم قابل توجهی از گاز و بازدهی بسیار پایین در بخش‌های مصرفی گاز، خصوصا نیروگاه‌ها و صنایع به حدی بحرانی است که ایران به عنوان بزرگترین تولیدکننده گاز طبیعی جهان بعد از آمریکا و روسیه، با مشکل کمبود گاز روبرو است.