تنش نظامی ایران و آمریکا در سوریه؛ دو طرف به دنبال چه هستند؟

بی بی سی فارسی ـــ ماجرا از سوم فروردین آغاز شد. ابتدا آمریکا اعلام کرد که شبه‌نظامیان در سوریه با پهپادهایی که «منشا ایرانی» داشتند به مواضع آن‌ها حمله کرده‌اند و یک پیمانکار آمریکایی را کشته‌اند. خیلی زود، آمریکا در یک عملیات تلافی‌جویانه به مواضع گروه‌های وابسته به سپاه حمله کرد و به گفته سازمان ناظر بر حقوق بشر سوریه، ۱۹ نفر کشته شدند.

در پاسخ به حمله آمریکایی‌ها در چهارم فروردین، یک گروه شبه نظامی سوریه که از حمایت جمهوری اسلامی ایران برخوردار است، به مواضع نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا در دیرالزور در شرق سوریه، حمله کرد. و در نهایت در پاسخی دیگر، نیروهای آمریکایی مستقر در میادین نفتی العمر و گاز کونیکو، مواضع این شبه‌نظامیان وابسته به ایران را هدف قرار دادند. این حملات متقابل تا شامگاه پنجم فروردین نیز ادامه داشت.

اگرچه این دومینوی ضد و خورد نظامی، از هفته دوم فروردین، به آرامی متوقف شد، اما به وجود آمدن ناگهانی این تنش، به این پرسش دامن زد که آیا خاورمیانه در آستانه یک جنگ نیابتی جدید قرار گرفته است؟ چرا نیروهای مرتبط با دو کشور در خاک سوریه بعد از اخبار بهبودی روابط تهران و دمشق با برخی از کشورهای خلیج فارس، وارد این منازعه شده‌اند؟

این تنش نظامی می‌تواند برای هر یک از طرفین درگیری، باب امکان‌های متعددی را درون دوقطبی‌های مختلف بگشاید. در عین حال می‌تواند برخی از امکان‌ها را نیز برایشان محدود کند. به بیان دیگر نمی‌توان به راحتی در پس این حملات متقابل و در اراده طرفین (اگر که آنچه می‌بینیم اراده واسطه‌ها نباشد) به ادامه این تنش مقطعی، یک هدف واحد یافت. بلکه به نظر می‌رسد طرفین اهداف متعددی را درون قطب‌های مختلف دنبال خواهند کرد.

اکنون که تنش نیروهای نیابتی و غیر نیابتی همچنان ادامه دارد، امکان وقوع اتفاقات گوناگون نیز در میان دو قطبی‌های مختلف نیز وجود دارد. آنچه تعیین کننده خواهد بود اولا اراده نیروها به ادامه درگیری است، ثانیا هزینه‌هایی که چنین درگیری‌هایی در پی دارند و ثالثا نگاه و اراده دیگر بازیگران به آینده سوریه.

دامن زدن به بحران در سوریه یا تثبیت قدرت

برخی از ناظران معتقدند که ایران از نارآرامی و بی‌ثباتی سوریه نفع می‌برد

منبع تصویر،GETTY IMAGES

برخی از ناظران معتقدند که ایران از نارآرامی و بی‌ثباتی سوریه نفع می‌برد

برخی مانند اریک اشمیت، گزارشگر نیویورک تایمز، این حملات متقابل را تهدیدی برای پایان دادن به تلاش‌های اخیر برای تنش‌زدایی در سراسر خاورمیانه دانسته‌اند. برخی تحلیلگران هم‌عقیده وی معتقدند که جمهوری اسلامی می‌خواهد که زمین سوریه، بحران زده باقی بماند.

یا حسین آقایی، از کارشناسان روابط بین‌الملل که معتقد است جمهوری اسلامی در سیاست خارجی خود از تئوری آشوب استفاده می‌کند و همین را در مورد سوریه نیز پیش گرفته است تا این کشور وارد روند صلح نشود. این‌گونه تنش، باعث پایداری حضور جمهوری اسلامی در سوریه و امتداد امتیازگیری آن از دیگر کشورها خواهد شد.

اما قطب دیگر این ادعا کسانی هستند که نظریه ثبات را مطرح می‌کنند. یعنی ایران، سوریه و روسیه به دنبال آن هستند که قدرت بازیگران دیگر در سوریه را به حداقل برسانند و به این واسطه، این کشور را به دوره پیش از جنگ‌های داخلی نزدیک کنند تا یک دولت در آن تصمیم‌گیر باشد.

در همین زمینه کیوان خسروی سخنگوی شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران می‌گوید: «حمله آمریکا به پایگاه‌های مرتبط با این کشور در سوریه بی‌پاسخ نمی‌ماند». به گفته او پایگاه‌ها ایران به درخواست دولت سوریه «برای مقابله با تروریسم و عناصر داعش» در این کشور ایجاد شده است. او و دیگر مقامات ایران در اظهار نظر‌های متفاوتی حضور آمریکا در این کشور را غیر قانونی دانسته‌اند.

در همین رابطه ناصر کنعانی سخنگوی وزارت خارجه ایران، در روز ۵ فروردین بر نقش «مستشاری» ایران در سوریه تاکید کرد و گفت: «جمهوری اسلامی ایران بنا به درخواست دولت سوریه و با هدف کمک به این کشور برای مبارزه با تروریسم در سوریه حضور داشته و در جهت کمک به برقراری صلح و ثبات و امنیت پایدار، در کنار سوریه خواهند بود.»

این نکته‌ای بود که دولت بشار اسد نیز بر آن انگشت نهاده است. وزارت خارجه سوریه روز یکشنبه هفته گذشته «حملات آمریکا در خاک این کشور» را محکوم کرد و گفت واشنگتن در مورد آنچه هدف قرار گرفته بود دروغ می‌گوید. دولت سوریه اعلام کرده است که خود را متعهد می‌داند به «اشغال» خاکش به دست آمریکا پایان دهد. در این گزاره ایران و روسیه عناصر یاری‌ رسان و قانونی موجود در این کشور هستند که می‌خواهند ثبات را به این کشور بازگردانده و به آشوب موجود پایان دهند.

فشار به بایدن یا کوتاه کردن دست جمهوری اسلامی

منتقدان سیاست‌های آقای بایدن خواستار قدرت‌نمایی بیشتر واشنگتن در مقابل ایران هستند

منبع تصویر،GETTY IMAGES

منتقدان سیاست‌های آقای بایدن خواستار قدرت‌نمایی بیشتر واشنگتن در مقابل ایران هستند

بسیاری از جمهوری‌خواهان آمریکا معتقدند که دولت این کشور در دوره ریاست جمهوری جو بایدن با مماشات بسیاری با مداخلات نظامی جمهوری اسلامی به ویژه در سوریه رفتار کرده است. از جمله مایک پمپئو که در توییتی نوشت: «خوشحالم که دولت بایدن در واکنش به قتل یک آمریکایی اقدام کرد. باید واضح بگوییم: شبه‌نظامیان تحت کنترل ایران ۷۸ بار از سال ۲۰۲۱ به نیروهای آمریکا حمله کرده‌اند اما بایدن تنها به سه مورد از آن‌ها پاسخ داده است» وی تاکید دارد که این برخورد توام با ضعف آمریکا در مقابل ایران است که طرف مقابل را جری‌تر کرده است.

لینزی گراهام، سناتور جمهوری‌خواه نیز همین رویکرد را به این حملات داشته، ولی اهدافی را نیز برای دولت بایدن مشخص کرده است. وی بعد از این حملات از دولت آمریکا خواست تا واکنش قاطعی نشان دهد. گراهام همچنین گفته است: «ایران بیش از هر چیز نگران پالایشگاه‌های خود است. ایالات‌ متحده باید در ازای هر حمله به آمریکایی‌ها، یک پالایشگاه ایران و زیرساخت‌های نفت و گاز این کشور را هدف قرار دهد.»

این خواست را می‌توان با صداهایی در داخل آمریکا پیوند زد که پیش از این، خواهان برخورد با نیروهای ایران و شبه نظامیان وابسته به جمهوری اسلامی بودند؛ نیروهایی که «ایران» را محور شرارت نامیده بودند.

با این حال محل منازعه یعنی دیرالزور در شرق سوریه، برای ایران منطقه مهمی است و تخمین زده می‌شود بین ۱۰ تا ۲۰ هزار نیروی نظامی سپاه یا وابسته به آن در این منطقه حضور داشته باشد. از نظر برخی کارشناسان، این منطقه به خاطر مسیر گذری که در آن قرار دارد، هم برای قاچاق مواد گوناگون راه مناسبی است و هم مسیر استراتژیکی است که ایران را به عراق و همچنین آب‌های مدیترانه وصل می‌کند. از این رو برخی حملات آمریکا و پیشتر اسرائیل به این منطقه را می‌توان تلاش برای کم کردن نفوذ ایران در منطقه دانست.

اما در سیاست و جامعه آمریکا، همه خواستار مقابله بیشتر با ایران نیستند، برعکس حتی در میان جمهوری‌خواهان، هستند کسانی که معتقدند این کشور باید به حضورش در خاورمیانه پایان دهد و البته از سوریه به کلی خارج شود. دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور پیشین آمریکا از جمله کسانی بود که نه تنها این ایده را تبلیغ می‌کرد، بلکه در نهایت در سال ۲۰۱۹ دستور داد تا همه نیروهای آمریکایی از شمال سوریه خارج شوند.

بعد از تنش اخیر نیز برخی سیاستمداران، خواسته مشابهی را مطرح کردند. از آن جمله ران پل نماینده کنگره آمریکا که منتقد سیاست‌های خارجی این کشور است و در واکنش به هدف قرار گرفتن پایگاه‌های آمریکا در خاک سوریه از بایدن خواست تا نظامیان آمریکایی را از سوریه به خانه بازگرداند. این نگاهی است که در خبرگزاری‌های جمهوری اسلامی و برخی از رسانه‌های عربی نیز بازتاب داشته است.

مسئله حضور نظامی آمریکا به ویژه بعد از اعلام شکست داعش در این کشور نظر برخی از مردم و کارشناسان این کشور فاقد مشروعیت دانسته شده است. همچنین برخی از نظر استراتژیک نیز این حضور را چندان قابل توجیه نمی‌دانند. عده‌ای نیز بر لزوم تغییر راهبرد آمریکا و رفتن به سوی مذاکره با نیروهای منطقه تاکید کرده‌اند.

خواسته گروه «لواء الغالبون» که نخستین حمله پهپادی را به آمریکایی‌ها انجام داد نیز همین است. آن‌ها می‌گویند: «تا زمان خروج کامل نیروهای اشغالگر آمریکا از کشور ما، آمریکایی‌ها روی امنیت را در عراق و خارج از آن نخواهند دید».

اگر این گروه عراقی به واقع چنین حملاتی را در سوریه انجام داده باشد، این امر پیام دیگری نیز به آمریکا دارد که نشان می‌دهد چالش‌های امنیتی‌شان در سوریه به تحولات درون این کشور محدود نیست و البته رقیبی مانند ایران، ابزارهایی فراتر از مرزهای سوریه برای مقابله با حضور آمریکا در این کشور دارد.

راه جنگ یا باب مذاکره

دو طرف در مقابله‌جویی با محدودیت‌های بسیاری روبه‌رو هستند

منبع تصویر،GETTY IMAGES

دو طرف در مقابله‌جویی با محدودیت‌های بسیاری روبه‌رو هستند

آنچه برخی از سناتورهای جمهوری‌خواه در مورد عملکرد نامتناسب جو بایدن می‌گویند در قاب اعداد معنادارتر است. به گفته منابع آمریکایی در مقابل ۷۸ حمله نیروهای وابسته به جمهوری اسلامی ایران، نیروهای این کشور از سال ۲۰۲۱ به این سو، تنها سه حمله انجام داده‌اند.

معادله در ارتباط با حملات سپاه و اسرائیل کاملا برعکس است. در آنجا، اسرائیلی‌ها بیش از ۱۳۰ حمله انجام داده‌اند و ایرانی‌ها فقط سه بار به حملات پاسخ داده‌اند.

منتقدان سیاست خارجی معتقدند که تنها راه مقابله با سیاست‌های تهاجمی جمهوری اسلامی، قدرت‌نمایی گسترده است. و شاهد این ادعا نیز، تحولات سال ۲۰۱۹ است که با حملات شبه‌نظامیان طرفدار ایران به مواضع آمریکا در عراق شدت گرفت، اما وقتی در نهایت دولت آمریکا، با ترور قاسم سلیمانی به این حملات و کشته‌شدن یک پیمانکار آمریکایی پاسخ داد، این حملات به پایان رسید.

اما بایدن اصرار دارد که «آمریکا به دنبال درگیری با ایران نیست» و فقط «در صورت لزوم و مناسب، برای مقابله با تهدیدات یا حملات بیشتر» اقدامات بیشتری انجام خواهد داد. این رویکردی نیست که جمهوری‌خواهان طرفدار اقدامات نظامی بیشتر را خوشحال کند، به ویژه آنکه برخی در میان آن‌ها خواستار حمله آمریکا به اهدافی داخل خاک ایران هستند.

در نقطه مقابل جنگ احتمالی نیابتی میان ایران و آمریکا در سوریه، مذاکره این دو کشور قرار دارد. علی‌رغم اینکه در حال حاضر هیچ چشم‌اندازی برای احیای برجام دیده نمی‌شود، اما در عین حال هر دو طرف هنوز هیچ راه‌حل دیگری را دنبال نمی‌کنند.

از یک طرف، جمهوری اسلامی ایران اصرار دارد که پنجره دیپلماسی برای احیای برجام بسته نشده است. شرایط اقتصادی ناگوار، تورم فزاینده و سقوط ارزش پول ملی ادامه دارد. همزمان نظام حاکم با مخالفت‌های گسترده شهروندان نیز روبه‌روست؛ مخالفت‌هایی که با وضعیت اقتصادی فعلی، علاوه بر انگیزه‌های سیاسی و آزادی‌خواهانه می‌تواند انگیزه اقتصادی قدرتمندی نیز پیدا کند.

و از طرف دیگر، نه در وزارت خارجه‌های قدرت‌های اروپایی و نه آمریکا، اثری از راه‌حلی جایگزین دیده نمی‌شود. همه این قدرت‌ها به شدت از درگیری نظامی با ایران دوری می‌کنند و در عین حال اصرار دارند که نظارت بر برنامه هسته‌ای ایران باید فراتر از آنچه در پیمان منع گسترش تسلیحات هسته‌ای آمده، باشد. اما بدون برجام، چگونه چنین نظارتی ممکن خواهد شد؟

جمهوری اسلامی پیش از این نیز با اقدامات نظامی و حملات شبه‌نظامیان وابسته‌اش، برای واشنگتن پیام‌هایی ارسال کرده است. آیا این‌بار نیز حملات شبه‌نظامیان عراقی در سوریه، تلاشی است برای فشار بر واشنگتن تا احیای برجام ممکن شود؟ آیا تهران از این طریق در تلاش است تا در پرونده برجام به امتیازی دست یابد؟ پاسخ به این سوال به گمانه‌زنی‌هایی آمیخته است که دیر یا زود درست بودن آن‌ها روشن خواهد شد.