گزیده‌ای از شعر ـــ «هر شکستی قصه‌ای دارد، صدایی نیز…»

فرستنده: جواد آزمون ـــ 

میراث ایران، شماره ۱۱۲- تابستان ۱۴۰۳ ـــ 

هر شکستی قصّه‌ای دارد، صدایی نیز

زیرِ این گنبد صــداها بیشتر پیچد

این صــداها گــرچه می‌گــویند

چون کمندی می‌شود، بی‌رحم و کافرکیش

تا به کیفر بیشتر بر گردنِ آن‌کو

بیشتر  بی‌رحم و کافرکیش‌‌تر پیچد.

لیک می‌بینی به چشمِ خویش

غالباً بر گردنِ آن ناتــوان‌تر کو

بیشتر درویــش‌تر  پیچــد.

صورتِ نقل و خبر دارد، ولی بر تن

تیغِ زهرآغشته پوشد، نیشتر پیچد

رشتهٔ رنج است و جا دارد اگر دردش

بیشتر در زخم‌های ریش‌تر پیچد.

گفته‌ام، آری و می‌گویم

این دگر نقل و حکایت نیست.

و بگویم نیز و خواهم گفت

حَسبِ حال است این، شکایت نیست.

هر  حکایت دارد آغازی و انجامی،

جز حدیثِ رنجِ انسان، غربتِ انسان

آه! گویی هرگز این غمگین حکایت را

هرچه‌ها باشد، نهایت نیست.

___________

برگرفته از کتاب «شعر مهدی اخوان‌ثالث/ متن کامل ده کتاب شعر»

کتاب پنجم «زندگی می‌گوید: اما باز باید زیست»،

چاپ اول، ۱۳۹۵، انتشارات زمســتان، صفحه ۹۹۷-۹۹۶.