دكتر احسان یارشاطر: انسانی فرهنگی و فرهیخته

سخنی با خوانندگان – میراث ایران، شماره ۶۶ تابستان ۱۳۹۱ – شاهرخ احكامی

شماره تابستانی «میراث ایران» را به بزرگ مردی اختصاص داده‌ایم كه سراسر عمر خود را وقف حفاظت و شناساندن میراث واقعی ایران، یعنی فرهنگ این سرزمین كرده است. در این شماره دكتر احسان یارشاطر با سادگی و صداقت گوشه‌هایی از زندگی خود را برای خوانندگان «میراث ایران» باز كرده است كه شاید تا به حال برای بسیاری از ما ناشناخته بوده است. در هرگوشه‌ی این زندگی پربار می‌توان درس‌هایی برای همه ایرانیان و به ویژه جوانان ایران زمین یافت. مهم‌ترین درسی كه بایست از زندگی دكتر یارشاطر گرفت آن است كه چگونه می‌توان در راه حفظ و حراست میراث‌های آبا و اجدادی خود مثمر ثمر باشیم. تقارن این انتخاب «میراث ایران» برای بازتاب زندگی این بزرگ مرد با اوضاع پیچیده سیاسی حاضر كه تمامیت ارضی میهن ما را بشدت در معرض مخاطره قرار داده است، نیز، خالی از فایده نیست. مهم‌ترین چیز در حفظ و صیانت از حیثیت ایرانیان دفاع از مالكیت سرزمین محصور شده در مرزهای جغرافیایی شناخته شده بین‌المللی است. دفاع از هر وجب خاك و هر قطره آبی كه در این سرزمین جاری است.

اما متأسفانه تجاوز و دست‌درازی اجانب به سرزمین ما و ضعف دولت‌های محلی به ویژه در دو سده‌ اخیر باعث پاره پاره شدن ایران عزیز و در نتیجه از دست دادن قسمت‌های بزرگ و مهمی از كشور ما شده‌اند. بخش‌های بزرگی از خراسان بزرگ، تاجیكستان و افغانستان در شمال شرق كشور، بلوچستان در جنوب شرق، گرجستان، ارمنستان و آذربایجان درشمال غرب و در گوشه دیگر بخش اعظم كردستان، بحرین و… همه، زمانی پاره‌های تن این سرزمین بودند. در حال حاضر نیز، همچنان شاهد تلاش‌های نامیمونی برای تقسیم مجدد میهن‌مان هستیم. این قسمت‌ها شامل آذربایجان، كردستان، خوزستان و باقیمانده بلوچستان می‌باشند. از سوی دیگر شاهد تلاش برای تعویض نام خلیج همیشه فارس و دریای مازندران برای تصاحب حقوق جغرافیایی، اقتصادی و سیاسی این دو قسمت آبی كشورمان هستیم.

تلاش برای تعویض نام خیلج فارس به خلیج عربی، از زمان عبدالناصر در مصر و بعد سرهنگ قاسم در عراق، بنا به طمع پان‌عربیسم شروع شده است. آنها همواره آرزو داشته‌اند تا از این طریق به خوزستان دست یابند و بدین ترتیب تملك و كنترل مهم‌ترین وبزرگ‌ترین بستر نفت خیزجهان را دراختیار داشته باشند. امروز هم با پولدار شدن سران اعراب و سعودی از منابع سرشار نفت، بعد از آن كه شعارهای توسعه‌طلبانه ناصر و عبدالكریم قاسم به جایی نرسید، این تلاش‌ها ابعاد تازه‌ای یافته است. آنها با ریختن میلیون‌ها و شاید میلیاردها لار پول نفت، به جیب موزه‌های بزرگی چون لوور، بریتیش موزیوم و متروپولیتن در نیویورك و … می‌كوشند تا در اسناد تاریخی دست برده و در نشریات و كتاب‌های مهمی چون دانشنامه بریتانیكا و نشریات آكسفورد و كمبریج، نام خلیج فارس را در نقشه‌های موجد تغییر دهند. متأسفانه تا كنون آنها موفق شده‌اند با خریدن مؤسسات، و حتی نویسندگان و پژوهشگران بخش‌هایی از نقشه خود را اجرایی نمایند.

متأسفانه همچنین، وجود ارتش آمریكا در خلیج فارس و دوستی آمریكا با شیوخ عرب، باعث شده كه بسیاری از ژنرال‌ها و وزرای آمریكا نیز، در بیانات خود از كلمه نامأنوس «خلیج عربی» بجای «خلیج فارس» استفاده نمایند. از سوی دیگر، به خاطر قطع روابط غرب با حكومت ایران و جهت تنبیه آن، بسیاری از شركت‌های هواپیمایی در مسیر خلیج فارس و خاورمیانه نیز از این نام جعلی استفاه می‌كنند و در تغییر نقشه‌های جغرافیای منطقه با اعراب همگام شده‌اند…

اعرابی كه در مسایل داخلی خود مشكلات فراوانی دارند و در تمام عرصه‌ها، از جمله رعایت حقوق شهروندان خود عاجزند، ناگهان دراین باره، با یكدیگر متنفق‌القول و همراه شده و تلاش مذبوحانه‌شان را در تعویض نام خلیج همیشه فارس به صورتی پیگیر ادامه می‌دهند. باید توجه داشت كه امروز دنیای رسانه‌ها است و رایانه‌ها بر سرتاسر دنیا تسلط و نفوذی غیرقابل انكار دارند. به همین دلیل است كه خبر كوچك‌ترین اتفاقی در هر گوشه دنیا در یك چشم برهم زدن می‌تواند در دورترین نقطه جغرافیایی انعكاس یابد. امروز همه مردم جهان از طریق فیس بوك، گوگل و سایر شبكه‌های اینترنتی با یكدیگر در تماس هستند و در یك لحظه می‌توان دوست یا آشنایی را كه سال‌ها از وی بی‌خبر بوده‌اند یافت و حتی دید. اطلاعات درباره تمام مسائل شخصی، پزشكی، اجتماعی،تاریخی و سیاسی به آسانی در دسترس همه است.

اعراب نیز با توجه به اهمیت قدرت مهم و بی‌بدیل رسانه‌ای در سراسر جهان، مدت‌های زیادی است كه علاوه بر منابع دانشگاهی، نظامی، سیاسی، مطبوعاتی و موزه‌ای با خریدن سهام بسیار زیاد شركت‌های رایانه‌ای و اینترنتی، می‌كوشند با نفوذ مالی زیاد، بتوانند كاری را كه سالیان درازی است بسختی و حلزون‌وار به پیش برده‌اند، هرچه سریع‌تر به انجام رسانند و نام خلیج فارس را در نقشه‌های خاورمیانه از همه جا محو و نابود كنند و بجایش، آن نام نامیمون را در اذهان عمومی عادی و قابل قبول سازند…. كسی نیست از این سرمایه‌داران و یك شبه بیلیونر و صاحب قدرت شدگان كه كم‌ترین اطلاعی از تاریخ و جغرافیای جهان به خصوص خاورمیانه و تاریخ و فرهنگ آن كشورها ندارند، بپرسد، كه چرا آمریكا با همه قدرت و ثروتش تا به حال برای تغییر نام خلیج مكزیك اقدامی نكرده تا مثلاً آن را «خلیج تگزاس» بنامد؟

شگفتی من از سكوت و بی‌توجهی بسیاری از هموطنان نسل اول و دوم و حتی سومی خودم می‌باشد. آنهایی كه خوشبختانه خارج از ایران، حتی تا معاونت وزارت‌خانه‌های آمریكا رسیده‌اند (و امیدوارم روزی به وزارت و ریاست جمهوری هم برسند). یا آنهایی كه از نظر منابع مالی و مالكیت شركت‌های بزرگ چند میلیاردی در رأس آمارهای فوربس و بلومبرگ و… هستند؛ آنهایی كه امروز به طور مثال در رأس مدیریت كمپانی‌های مهمی چون گوگل می‌باشند…

یه یاد داریم كه همین چند سال پیش گوگل بازیی به راه انداخت با عنوان رای گرفتن بین اعراب و ایرانیان در سرتاسر دنیا برای نام خلیج فارس. گوگل از این طریق ضمن سرگرم ساختن مردم با موضوع جنجالی باعث افزایش میزان بازدیدكنندگان سایت خود شد و از این طریق موفق به افزایش آگهی‌های تجارتی‌اش شد و درآمدهای كلانی به جیب زد و همچنین به همی دلیل باعث افزایش قیمت سهامش در بازار بورس جهانی شد. حالا بعد از این همه بازی، با ادعای به اصطلاح «بی‌طرفی»، نام خلیج فارس را از نقشه‌های خود برداشته و این قسمت جغرافیایی حساس و مهم دنیا را منطقه‌ای بی‌نام نشان می‌دهد. نكته قابل توجه برای ما ایرانیان این است كه در این مؤسسه، شخصیت‌های برجسته‌ای چون آقای كردستانی و دربخش یوتوب یك جوان ایرانی و همچنین صدها ایرانی دیگر در رده های مختلف در گوگل كار می‌كنند. آیا می‌توان تصور كرد كه این همه افراد كلیدی در چنین مؤسسه‌ای نمی‌توانند نفوذی به اندازه كافی برای جلوگیری از چنین تحریف تاریخی، سیاسی و جغرافیایی داشته باشند؟

درد من این است كه چرا برخی از هموطنان ایرانی كه در بسیاری از موارد كاسه‌های از آش داغ‌تر می‌شوند و برای كوچك‌ترین مسأله‌ای هیاهو و جنجال به راه می‌اندازند و سینه چاك می‌كنند، الان كجا هستند؟

دولت ایران هم، كه سخت مشغول جنگ تبلیغاتی با قدرت‌های بزرگ است، با وجود همه عداوت های آشكار و پنهان اعراب، هنوز كه هنوز است از دوستی با آنان دم می‌زند و خود را جزوی از آنان می‌داند. مسأله جالب و تأسف‌آوری كه در چند ماه گذشته همچنان شاهد آن هستیم، اینكه با وجود بالا گرفتن كشمكش بین ایران و اسرائیل كه ممكن است خدای ناكرده به جنگی خانمانسوز منتهی گردد، ادامه پشتیبانی ایران از فلسطینیان است و همچنان پول و اسلحه به جیب فلسطینی‌ها از طرف ایران سرازیر است و شعارهای آتشین به نفع فلسطینی‌ها داده می‌شود. اما در همین لحظه‌ كه امكان جنگ نامیمون اسرائیل و ایران زیاد شده بود، آن برادر فلسطینی، رهبر فلسطین آشكارا و علناً اعلام كرد كه اگر جنگی بین ایران و اسرائیل به وقوع بپیوندد، فلسطین به كمك ایران برنخواهد خاست. پس این است دوستی بین ایران و اعراب و خنجر از پشت زدن این به اصطلاح برداران دینی و همسایه….

ما ایرانیان كه خارج از ایران ریشه دوانده‌ایم و تا حدی وضعیت استواری داریم و فرزندان و نوادگان‌مان نیز خوشبختانه در همین كشورها با تحصیلات عالی و پشتكار مناصب و مصادر مهمی را اشغال كرده‌اند، بایستی كمی به خود آییم و با همبستگی و هم‌آهنگی از منافع مردم و مرزهای جغرافیایی و تاریخی و فرهنگی وطن اصلی‌مان كه به اختیار و یا به اجبار آن را ترك‌كرده‌ایم، دفاع كنیم.

هنوز دیر نیست آن عزیزانی كه آشنایی بیشتری با سردمداران گوگل كه نقش اساسی و مهمی در اطلاع‌رسانی جهانی و انتقال دانش انسان‌ها دارد و نفوذ منابع بی‌حد و حصر این غول اطلاعاتی تا حدی غیرقابل تصور است، بخواهند كه در این بازی مهیب و مخرب نقشی نداشته باشد و به آنها هشدار دهند تا در تله شیوخ و اعرابی كه با خرج بیلیون‌ها دلار سعی در خرید مناطق و تغییر نام جغرافیایی آنها و تحریف فرهنگ و تاریخ اصیل این مناطق دارند، گرفتار نشوند.دفاع و حفاظت از منابع، فرهنگ و تاریخ و افتخارات این منطقه به عهده هر ایرانی است.

چه خوبست به خود آییم و فقط به فرستادن ای‌میل به یكدیگر و اظهار تأسف‌هایی كه به جایی نمی‌رسند، اكتفا نكنیم و دسته‌جمعی از بانكداران، صاحبان مؤسسات بزرگ مالی و اقتصادی و آنانی كه میلیون‌ها دلار برای انتخاب رؤسای جمهوری و سناتورها و نمایندگان كنگره، برای منافع شخصی خود خرج می‌كنند، بخواهیم تا از ملیت‌های دیگر یاد بگیرند كه چگونه با خرید رسانه‌ها، تصاحب بانك‌ها و جلب شخصیت‌های با نفوذ، نه تنها به مقاصد شخصی خود می‌رسند، بلكه تا حدی هم در حفظ منابع و منافع مردم خود و كشورهایی كه ریشه در آن دارند نیز تلاش می‌كنند…

به امید آن بیداری و برگرداندن مسیر كارهای این عزیزان متنفذ و قدرتمند برای حفاظت مرزها و مناطق جغرافیایی و حفظ خلیج همیشه فارس و تاریخ و تمدن ایران عزیز….
آرزو دارم، در آینده بتوانم روزی با نوادگانم فیلمی درباره تاریخ، تمدن، فرهنگ، و آداب و رسوم زیبای ایران در گذشته تماشا ‌كنم؛ و دراین فیلم همه گوشه و كنار خاك ایران نشان داده شود و بر روی آب‌های جنوب در نقشه ایران نام زیبا و همیشه ماندنی خلیج فارس بدرخشد و آن را در ذهن نوباوگان نسل سومی ثبت كند؛ و من در این لحظه، با نهایت افتخار و سربلندی داستان‌های تلخ این روزها را برای نوادگانم تعریف كنم كه چگونه عده‌ای بدخواه و بدنیت آرزوی پاره پاره كردن ایران عزیزمان را داشتند، اما با وجود پول و نفوذ سیاسی فراوان نتوانستند برنامه شوم خود را عملی سازند و همت و پایداری ایرانیان، ایران دوستان و علاقمندان به تاریخ و فرهنگ، توانست مانع عملی شدن نقشه آنها شود. و معلوم شد كه قدرت‌های پوشالی، مال و مكنت همه بر باد رفتنی هستند، اما فرهنگ و تاریخ و منابع جغرافیایی ما دست نخورده مانده و خواهد ماند و ایران عزیز و خلیج فارس زیبای‌اش قابل تجزیه و پاره پاره شدن نیست. می‌شود آیا……..