بی بی سی فارسی ـــ حسامالدین آشنا در ماههای پایانی عمر دولت دوازدهم، از قطار دولت پیاده شد و به عکس یادگاری با دولت حسن روحانی نرسید. او رئیس مرکز بررسیهای استرتژیک نهاد ریاست جمهوری و مشاور رسانهای حسن روحانی بود همانجایی که برای ثبت در تاریخ شفاهی، مصاحبههایی با وزرا از جمله محمدجواد ظریف انجام داد و حالا با “درز” نوار مصاحبه آقای ظریف و عیانشدن پشت پرده بخشی از سیاستهای ایران در منطقه و مذاکرات هستهای، آقای آشنا قربانی این درز اطلاعاتی شد.
حسن روحانی با استعفای حسامالدین آشنا به عنوان یکی از کلیدیترین و وفادارترین نیروی خودش رضایت داد تا بار فشارهای سیاسی و رسانهای بخصوص گروههای محافظهکار از روی دولت کمتر شود و بتواند راحتتر کار دولتاش را به اتمام برساند.
“آشنا“یی در بدنه حاکمیت
حسامالدین آشنا در دستگاه حکومت ایران غریبه نیست. در همین نظام حکومتی درس طلبگی و دانشگاهی خوانده و به مقامهای امنیتی،سیاسی، رسانهای و دانشگاهی رسید.
او در سال ۱۳۴۳ در تهران به دنیا آمد. در سال ۱۳۵۹ و در ۱۶ سالگی به سپاه شهرکرد پیوست، و ۱۷ ساله بود که کارمند رادیو اهواز شد. او در سال ۱۳۶۷ با دختر قربانعلی دری نجف آبادی ازدواج کرد و خطبه عقدشان را آیتالله خامنهای خواند. آقای درینجفآبادی عضو مجلس خبرگان رهبری و مجمع تشخیص مصلحت نظام است و در دوره ریاست جمهوری محمد خاتمی وزیر اطلاعات بود، و در همان دوره، آقای آشنا به سمت معاونت ویژه وزارت اطلاعات منصوب شد. آقای آشنا در جریان قتلهای زنجیرهای در سال ۷۷ بارها از پدر زنش حمایت کرد و گفت او در جریان قتلها در وزارت اطلاعات نبودهاست.
جدا از ارتباطات خانوادگی او که برایش اعتبار و نفوذ آورد، شاگردی و نزدیکی با محمدرضا مهدویکنی از روحانیون مطرح نزدیک به حکومت و رئیس وقت دانشگاه امام صادق، دایره نفوذش را گسترده کرد. او در دانشگاه امام صادق دکترای فرهنگ و ارتباطات گرفت و پایاننامهای درباره دیپلماسی فرهنگی آمریکا در ایران(۱۳۵۷-۱۳۳۲) نوشت و استادیار همین دانشگاه شد. با چهره شدن به عنوان یک دانشگاهی و فعالیت در عرصه رسانهها و مطبوعات لباس روحانیت را از تن بیرون کرد و بیشتر به عنوان کارشناس رسانه برای اهالی مطبوعات شناخته شد.
او درباره چرایی بیرون آوردن لباس روحانیت گفته “کاری که من انجام میدهم تناسبی با لباس روحانیت ندارد نه پیش نمازم نه منبری و کاری که کسوت روحانیت داشته باشد را ندارم پس چه ضرورتی دارد که این لباس خدمت را بپوشم”.
در کارنامه علمی او انتشار چند کتاب و پژوهش دانشگاهی و حوزوی در حوزه فرهنگ به چشم میخورد و جدا از مشاغل امنیتی و دانشگاهی، او در شورای اطلاع رسای دولت،شورای کتاب علوم اجتماعی کتابخانه ملی، خبرگزاری ایرنا و چند مجموعه دیگر به چشم میخورد.
آشنا؛ “کلید“ دولت تدبیر و امید
حسامالدین آشنا از نظر فکری تغییر و تحولاتی داشته و به مرور زمان از یک روحانی محافظهکار به یک چهره سیاسی اعتدالگرا نزدیک شدهاست و همین نرمش در عرصه سیاسی، دانشگاهی و فکری او را به گروههای میانهرو نزدیک کرد.
سابقه آشنایی آقای آشنا با حسن روحانی به سال ۷۷ و مساله حصر آیتالله منتظری برمیگردد. او به توصیه پدرزنش، به عنوان مشاور با حسن روحانی دبیر وقت شورای عالی امنیت کشور کار میکند و در گفتوگو با ماهنامه “اندیشه پویا” از آن همکاری به نیکی یاد میکند.
در انتخابات سال ۹۲ آقای آشنا در هسته اصلی ستاد انتخاباتی حسن روحانی فعالیت میکند و نقش مشاور و تحلیلگر مناظرههای تلویزیونی او را برعهده میگیرد. در رسانههای ایران گفته میشود او طراح رنگ و تصویرساز “کلید” حسن روحانی بوده و نقش مهمی در تبلیغات رسانهای حسن روحانی ایفا کرد.
حسامالدین آشنا در دولت اول و دوم حسن روحانی، فعالیت گستردهای در رسانهها وشبکههای اجتماعی داشت و در حمایت از وزرا و مسوولین دولتی بارها نوشت و زبان انتقاد علیه منتقدان دولت داشت. او از طرح امنیت اخلاقی و تشکیل گشت نامحسوس هفت هزارنفره در تهران مخالفت کرد یا از حضور زنان در ورزشگاهها دفاع کرد و در جریان سقوط هواپیمای اوکراینی از سوی پدافند سپاه پاسداران نوشت “گول خوردیم” و درواکشن به انتشار نوار مصاحبه محمدجواد ظریف اظهار امیدواری که ” انشاالله این سوءنیت و کید احتمالی، به خودشان برگردد”.
استعفا در ایران واژهای “ناآشنا“
در ایران استعفا رسم معمولی نیست. معمولا در بدترین شرایط و با بدترین علمکرد نیز میتوان تا پایان مدت مسوولیت به کار ادامه داد. اصولا استعفا دادن در حکومت ایران یک امر غربی تلقی میشود که کارکرد ندارد و معمولا مدیران ارشد کمتر دست به چنین کاری میزنند و سابقه نشان داده اگر موضوع امنیتی باشد مثل شلیک موشک به هواپیمای مسافربری اوکراینی، شلیک مستقیم به معترضان و حتی افراد عادی و عابران در آبانماه ۹۸، کشته شدن زندانیها در زندان کهریزک و حادثه کوی دانشگاه در سال ۸۸، نه تنها فشاری برای استعفای مقامهای ارشد نیست بلکه بازخواستی هم در کار نیست و در نهایت چند فرد پایین دست ممکن است بازداشت یا محاکمه میشوند.
با وجود چنین شرایطی در عمر ۴۲ساله عمر جمهوری اسلامی ایران با تعدادی استعفاهای مهم تاریخی روبرو هستیم که شماری از آنها پذیرفته شدند و شماری به سرکارشان برگشتهاند. مهدی بازرگان، میرحسین موسوی، آیتالله حسینعلی منتظری، محمدخاتمی، عطالله مهاجرانی، قربانعلی درینجفآبادی و عباس آخوندی از جمله این استعفا بودند و استعفای محمدجواد ظریف در اعتراض به سفر بشار اسد به تهران که بدون هماهنگی با وزارت خارجه و با هماهنگی مستقیم قاسم سلیمانی انجام شد،یکی دیگر از همین نوع استعفاها بود.
حالا انتشار مصاحبه آقای ظریف، نشان داد که چقدر نیروهای نظامی دست بالا را در سیاست خارجی دارند و علنی کردن این موضوع برای وزیر خارجه و رئیس مرکز بررسی نهاد ریاست جمهوری هزینه سنگینی میتواند داشته باشد و استعفای حسامالدین آشنا شاید کمترین هزینه انتشار چنین مسایلی است.
درز اطلاعاتی “آشنا“
حسامالدین آشنا در ۷ اردیبهشتماه سال گذشته در مصاحبه با روزنامه ایران گفت: “مسوولان کشور گاهی حفظ ظاهر می کنند، اما اختلافات زیادی پشت صحنه است” و از اینکه در پشت صحنه مسایل شفاف نیست انتقاد میکند.به نظر میرسد انتقادها در پشت صحنه، با انتشار خبری محرمانه، معمولا علنیتر میشود و “حفظ ظاهر” در ملاء عام از بین میرود.
پس از انقلاب ایران، در چند مقطع مهم اخباری به بیرون درز کرده که تاثیر عمیقی روی جریانهای داخل و خارج از ایران داشتهاست ماجرای مک فارلین (ایران- کنترا) در سال ۱۳۶۵، انتشار فایل صوتی دیدارمعروف “هیات مرگ” شامل حسینعلی نیری (حاکم شرع وقت)، مرتضی اشراقی (دادستان وقت)، ابراهیم رئیسی (معاون وقت دادستان) و مصطفی پورمحمدی (نماینده وقت وزارت اطلاعات در زندان اوین) با آیتالله منتظری درباره اعدامهای سال ۶۷،قتلهای زنجیرهای در سال ۷۷ و انتشار جلسه انتخاب آیتالله خامنهای در مجلس خبرگان و موقتی بودن رهبری او، از جمله نمونههایی است که با حاشیههای بسیاری و گاهی قربانیانی روبرو بود.
با “درز” یا به قول حسن روحانی “سرقت” نوار مصاحبه آقای ظریف، معمولا امواجی راه میافتد که گاهی قربانی نیز میگیرد و معلوم نیست نتیجه نهایی چنین اتفاقهایی به کام منتشرکنندگان باشد اما فعلا دولت یکی از مهترین پشتوانههای تبلیغیاش را از دست داد.